تغذيه

دانلود پروژه و مقاله

پايان نامه گياه شناسي

پايان نامه گياه شناسي

پايان نامه گياه شناسي

I - مقدمه

  • گياه شناسي
  • منشاء
  • رشد، مرفولوژي و فنولوزي( گل و ميوه)
  • اهيمت تغذيه اي
  • ارقام
  • آب وهوا
  • آبياري
  • خاك
  • تغذيه

10- برداشت

11- هر س و  تربيت و تأثير  آن بر فيزيولوژي گياه

12-تكثير( پيوند) و تأثير آن بر فيزيولوژي گياه

13- ريزش و علل عمده آن

14- روغن زيتون و سه فاكتور اساسي در توليد ماكزيمم آن

II - شرايط محيطي و اثرات فيزيولوزيك آن

1- نور

الف- شدت نور

ب- كيفيت نور

2- دما

الف- دماي بالا

ب- دماي پائين

3- آب

الف- ميزان آب مورد نياز

ب- استرس خشكي و  تأثير آن بر فتوسنتز، مانيتول و پتانسيل اسمزي

ج- استرس غرقابي

4- مواد غذايي

الف- نيازغذايي

ب- استرس غذايي

5- نمك

6- آلودگي هاي زيست محيطي

الف- ازن

ب- UV-B

7- نتيجه گيري

I - مقدمه

1-گياه شناسي:  

دانه داران Phyllum division :Spermatophta : شاخه

نهاندانگان: sub division: Anigosprems  : زيرشاخه

دولپه ها: Dicotyledon   Class: زده

پيوسته گلبرگان Gamopetales : sub class : زيركلاس

پيوسته گلبرگان تخمدان فوقاني : Seri

گل منظم: Group

Geutinales  : راسته

Oleaceae : تيره

Oleodieae : زير تيره

1-L  europaea  Olea : جنس- گونه

اين خانواده در سال 1809 بعنوان يك خانواده مجزا و مستقل به رسميت شناخته شد. اين جنس حداقل 35-30  گونه دارد(5).

زيتون در ختي است زيبا و هميشه با برگهاي متقابل و پايا كه در مناطق مديترانه اي رويش دارد. ميوه آن سفت و براي تهيه روغن استفاده مي شود (1) .

اين درخت كوچك بومي قسمت نواحي مديترانه اي است(7-5). مصريان، يونانيان، و رومي هاي دوران باستان و بقيه ملت هاي مديترانه زيتون را بخاطر ميوه هاي روغني آن كشت مي كردند(7).

2 -منشاء

به احتمال زياد منشاء اوليه زيتون سوريه و لبنان بوده است و از آن به بقيه نقاط راه يافته است(2).

ولي عده اي معتقدند كه منشاء زيتون به 6 هزار سال قبل و به آسيايي صغير و تركيه كنوني برمي گردد.(8)

در ايران، گرگان، رودبار و منجيل در ختان كهنسالي هستند كه شايد بيش از 2000 سال قدمت داشته باشند(3). امروزه بيشترين ز يتون دنيا در منطقه مديترانه پرورش يافته و مصرف مي شود و مصرف عمده آن به صورت روغن زيتون است بطوريكه 90% از درختان زيتون مديترانه جهت روغن كشي پرورش مي يابند و بخشي از آن نيز به صورت سبز( نارس) يا سياه( رسيده) مصرف تاره خوري يا روميزي دارد(6) .

3- رشد، مرفولوژي و فنولوژي:

در خت زيتون يك گياه كند رشد با طول عمر زياد است و در نوحي جنوبي مديترانه بعد از 10 سال به اندازه نهايي خود مي رسد. هرچند به دليل سال آوري و نوسانات بارندگي جهت ارزيابي كلي باردهي و توليد ميوه 30 سال لازم است.

غالباً طويل شدن شاخه در بهار رخ مي دهد و با افزايش دما رابطه مستقيم دارد. رشد جوانه انتهايي ، نمو جوانه هاي جانبي را تحت تاثير قرار مي دهد و شكل و ساختار   كانو پي درخت  تحت تأثير غالبيت رشد جوانه انتهاي قرار مي گيرد. البته تابش، حاصلخيزي خاك و تنظيم كننده هاي رشد نيز غالبيت انتهايي را تحت تأثير قرار    مي دهند(5).

گل هاي زيتون بدون پوشش زيتون به صورت جانبي برروي چوب يكساله و به ندرت گل انتهايي در O.europaea ديده مي شود. گلدهي برروي شاخه دوساله نيز غير معمول است. جوانه هاي رويشي و زايشي در كنار محور برگ قرار مي گيرند. گلدهي و تشكيل ميوه و نمو آن به ميزان زيادي به شرايط آب وهوايي بستگي دارد(5)0

گل زيتون به رنگ سفيد – بايك كاسه كوچك 4 گلبرگ، 2 پرچم و يك مادگي سبز – گوشتي با يك خامه كوتاه - ضخيم و يك كلاله بزرگ ديده مي شود(12).

گل خوشه به تقسيمات دوتايي 40-12  گل(5) يا( 26-12 )گل(12) در  هر خوشه، گلها كامل( هر مافروريت) و يا ناقص هستند(5-12) و در هر خوشه تنها يك ميوه تشكيل مي شود فقط در بعضي اي كوليتوار ها با ميوه كوچك( مثلi Koroneik ) ممكن است 3 ميوه در هر خوشه تشكيل شود.در  هر گل آذين گلدهي همزمان نيست و علت ريزش اوليه در زيتون لقاح ناقص است(5). زيتون گياهي دگر- گشن است و نياز به پلي ناريز دارد چرا كه خود نا سازگار است و گرده افشاني آن توسط باد صورت     مي گيرد(12-5). هر در خت بالغ در هر سال 000/500 يا بيشتر گل ميدهد و ميزان fruit-set در  آن كمتر از 5% است(5). در  بعضي از منابع آن را بين 5- 1% ذكر مي كنند(12). با توجه به شرايط آب وهوايي و سال(رشد) در حدود 98 تا 15 درصد از گل هاي ز يتون كامل هستند(12).

براي گرده افشاني مطلوب نياز به يك منبع دائمي و پيوسته از دانه گرده در طي دو ره قابليت پذيرش دانه گرده توسط كلاله دارد. بعضي از كولتيوارها نسبت به بقيه كولتيوارها پلي  ناريز هاي بهتري هستند.  در  بعضي از كولتيوارها نر عقيمي يا سقط جنين بالا وجود دارد . اصولاً ميزان بالاي هتروسس در زيتون توسط پديده خودناسازگاري در آن بوجود مي آيد. اما البته اين حالت به شرايط آب و هوايي نيز بستگي دارد. رشد و  نمو ميوه در زيتون به شرايط آب و هوايي برمي گردد. در صفات مهمي نظير ميزان روغن و كيفيت آن ، گوناگوني آب وهوايي يا شرايط محيطي از گوناگوني ژنتيكي مهمترند(12-8) .

ميوه :

ميوه زيتون سفت است و از نظر بتانيكي شبيه به گيلاس و بقيه هسته داران است .ميوه زيتون عبارت است از يك برچه و ديواره  تخمدان كه قسمت هاي گوشتي و سخت را با هم دارد. پوست ميوه( اگزوكارپ) بدون كرك و داراي روزنه است.  گوشت ميوه (مزوكارپ) قسمتي از ميوه است كه قابل مصرف است ، از آن روغن استخراج مي شود يا اينكه ممكن است ميوه آن را در آب نمك يا سركه خوابانده و مصرف كنند ، مزوكارپ  اگزوكارپ آن مصرف مي شود. هسته(آندوكارپ) كه بذر يا جنين را در برگر فته است. شكل، اندازه ميوه، و اندازه هسته و ظاهر مرفولوژيكي ميوه زيتون بطور وسيعي در ميان كوليتوارهاي زيتون فرق مي كند (7).

يك ميوه از 82 % گوشت ميوه( مزوكارپ)، 16% هسته( آندوركارپ) و 2% بذر تشكيل شده است.

4- اهميت تغذيه اي :

تركيبات گوشت ميوه به ترتيب: 58% آب – 25% روغن- 6% قند- 4% پلي ساكارريد- 3% پروتئين- 2%  فنل – 1% پكتين- 1% بقيه تركيبات (9) .

مواد معدني: كلسيم: 79 ميلي گرم، فسفر: 19 ميلي گرم ، آهن : 9/0 ميلي گرم، سديم: 760 ميلي گرم، پتاسيم : 48 ميلي گرم .

ويتامين ها:

ويتامين A :( IU )200،  تيامين: 01/0 ميلي گرم ، ريبوفلاوين: 18/0 ميلي گرم ، نياسين: 1/0 گرم، ويتامين C:3 ميلي گرم (6).

رو غن زيتون مناسبترين روغن خوراكي در جهان است و به دليل ارزش تغذيه اي وكيفيت پخت و پزي آن ، در سراسر جهان مصرف كننده ها پي به ارزش واقعي ميوه  زيتون برده اند . زيتون و محصولات فرعي آن در جايگاه ويژه اي در رژيم غذايي پيدا كرده اند(8).

روغن زيتون داراي اسيد هاي چرب غير اشباع 70 تا 80% اسيد اولئيك، 7 تا 12% لينوئيك اسيد و مقادير كمي پلي فنلي ها ، تكوفرول ، استرول و مقادير زيادي تركيبات معطر است (6) .

5- ارقام زيتون:

معمولاً كوليتوارهاي زيتون براساس كاربرد و استفاده تجاري آنها به 2 دسته تقسيم مي شود ارقام روغني و ارفام روميزي .

كوليتوارهاي روغني غالبيت دارند. معروفترين آنها در اسپانيا:

Picual, Arbequina, Cornicabra, Hojiblanco, Empelter,  

در ايتاليا: Frantoio, Moraiolo,Leccino, Pendolino

يونان:Kornoeiki

تونس: Chemlali

تركيه: Ayvalik

كاليفرنيا و استراليا و غيره: Mission

كوليتوارهاي روميزي زيتون شامل اسپانيا:Manzanilla

( در استرالياsyn_Queeen )( د ركاليفرنيا Syn. Sevillano ) Gordal

يونان: Kalamato

ايتاليا Ascolano

تونس و غيره  Baroani:

سال آوري مشكلي است كه در بعضي از كوليتوارها وجود دارد.(6)

رقم بي ميوه اي از اين گياه با نام" Swanhill " كه براي كشت در منزل يا خيابان مناسب است بطور معمول روي O.oblonga پيوند زده مي شود ريشه داركردن قلمه هاي اين رقم دشواراست. آنها را بايد زير مد افشان قرار داد و با ايندول بوتيريك اسيد با غلظت ppm 2000 يا 3000 تيمار كرد.ميتوان اين رقم را روي  ارقام آسان ريشه زا كه بعنوان پايه به كار مي روند، پيوند زد. رقمهاي O.europaea MalesticWilsonii  Beauty نيز بي ميوه اند و به آساني بيشتري ريشه مي دهد(4).

آب و هوا:

بطوركلي درخت زيتون در عرض جغرافيايي 30 تا 45 د رجه شمالي و جنوبي پرورش مي يابد. اين مناسبترين شرايط آب و هواي از نوع مديترانه اي با تابستانهاي گرم و خشك طولاني و زمستانهاي معتدل تا سرد است بعضي از واريته هاي زيتون نظير انواع مصري و تونس يا اسرائيلي با وجود نياز سرمائي خيلي كم گل ميدهند د رحاليكه واريته هاي ديگر جهت تمايزيابي مناسب گلها نياز به سرماي بيشتري دارند.

از آنجا كه درختان زيتون هميشه سبزند با دماهاي يخبندان شديد حساس اند. معمولاً جوانه ها و شاخه هاي بارده در ماي زير 5 درجه سانتيگراد از بين مي روند. شاخه هاي بزرگ و كل درخت در صورتي كه دما به  10- درجه سانتي گرادبرسد از بين مي رود.

واريته هايي مثلArbequina, Pendolime, Picual, Leccino وPicholine يا اHojiblanca ثابت شده است كه در نواحي مديترانه اي، دماهاي پائين را بيشتر ا ازبقيه و اريته ها تحمل مي كنند. واريته هايي مثل Manzanillo, Frantoio يا Barnea به عنوان ارقام متوسط تا خيلي حساس به خسارت يخبندان در نظر گرفته مي شوند.

درنواحي كه بارندگي تابستاني رخ مي دهد اين امر ممكن است منجر به بعضي از مشكلات در پرروش زيتون شود. بيماري هايي قارچي و باكتريايي به اضافه مسائل مربوط به كنترل سطح رطوبت ميوه جهت توليد روغن، احتمالاً ميزان توليد محصول در ختان و قابليت استخراج روغن را كاهش مي دهد.(10-11)

7-آبياري :

معمولاً آبياري يكي از پرهزينه ترين عمليات و نياز به صرف زمان زيادي دارد. هزينه هاي مربوط به بهبود كنترل آفات و علفهاي هرز، هرس و حاصلخيزي خاك منجر به محصول دهي بيشتر نخواهد شد، اگر سيستم آبياري مطلوب نباشد. مديريت ضعيف آب ميتواند بهره دهي زيتون را تهديد كند و حتي زندگي گياه را به خطر اندازد.

نمو درختان جوان رابطه نزديكي با رژيم آبياري دارد. در طي سالهاي اوليه معمولاً رابطه مثبتي بين حجم كانوپي و محصول دهي وجود دارد. معمولاً مديريت  ضعيف آبياري منجر به تأخير در نمو  كانوي مي شود با اينكه ممكن است نشانه هاي استرس خشكي مشاهده نشود. وقتي كه برگ درختان زيتون پيچيده و  چروكيده مي شود، ميزان رشد درخت به مدت طولاني كاهش مي يابد و بعنوان يك درخت هميشه سبز، زيتون آب را در سراسر سال مصرف مي كند. بعنوان يك پيامد مستقيم رشد رويشي و در نتيجه ميزان توليد از طريق مقدار رطوبت پائين خاك در طي فصل رشد، تحت تأثير قرار مي گيرد. هرچند بايد گلدهي و تجمع روغن بعنوان دو مرحله فوق العاده حساس در نظر گرفته شوند.

مجموع فصلي مقدار آب مورد نياز براي يك باغ در مرحله رشد كامل جهت محصول دهي مطلوب بستگي به مقدار تبخير و تعرق روزانه، تناوب بارندگي، پوشش سطح باغ و كنترل علف هرز دارد. دو روش اساسي براي محاسبه پتانسيل تبخير وتعريق(ETO ) براي يك منطقه استفاده مي شود.

روش اول، اطلاعات مربوط به آب وهوا را در داخل فرمول هاي متفاوتي قرار مي دهند و روش ديگر براساس مشاهدات مستقيم كاهش و از دست دهي آب از يك طرف فلزي گرد است تحقيقات در كاليفرنيا و آرژانتين، با تحقيقات ثابت شده در استراليا نشان مي دهد كه ماكزيمم محصول دهي را خواهيم داشت در صورتي كه يك باغ بين 70 تا 85% پتانسيل تبخير و تعريق خود آب دريافت كند.

بايد جنبه هاي ديگر مثل بازدهي سيستم آبياري و كيفيت آب، به دقت در نظر گرفته شوند. سيستم هاي انتقال ناكارآمد، به آب بيشتري جهت جبران مشكلات موجود نياز دارند. برهمين مبنا، آب شور نياز به يك مقدار آب اضافي جهت شستشو و آبشويي نمك خواهد داشت.

معمولاً اين روش آبياري در خيلي از مناطق دنيا استفاده مي شود. هر چند بايد اين سيستتم با يك ارزيابي بموقع وضعيت رطوبتي خاك بعنوان يك جنبه ضروري جهت اندازه گيري دقيق آن استفاده شود.

سرانجام لازم به تأكيد است كه زماني كه كانويي درخت به اندازه نهايي خود مي رسد، ماكزيمم رشد رويشي يا حتي ماكزيمم محصول دهي، هميشه يه معني بالاترين بهره وري نيست.

بايدهر پرورش دهنده( افزايش) مقدار آب آبياري را تا جايي به كار برد كه افزايش محصول منجر به هزينه هاي اضافي آبياري نشود(10-11).

- 8خاك:

درختان زيتون نسبت به خوبي به محدوده وسيعي از خاكها سازگارند. اما آنها خاكهاي خنثي يا متعادل با 8-6/6:PH را ترجيح مي دهند. حتي با وجود اينكه درخت زيتون ممكن است شرايط شوري را خيلي بهتر از بقيه محصولات تحمل كند.  بايد ازخاكهاي فوق العاده شور و سديمي اجتناب كرد.

درختان زيتون سيستم ريشه اي نسبتاً سطحي دارند و در نتيجه، آنها صرفاً به  عمق m 1 تا 5/1 پروفيل خاك بدون هيچگونه محدوديت فيزيكي خاصي نياز  دارند. درختان زيتون خاكهايي با بافت نسبتاً خوب از شني تا لومي- رسي- سيليني را ترجيح مي دهند. بدون توجه به جنس بافت خاك، اين از اهميت خاصي برخوردار است كه خاك داراي زهكشي خوب و مطلوبي باشد. ظرفيت نگهداري بالاي آب بخصوص زماني مطلوب است كه درختان در شرايط زمينهاي خشك و يا تحت آبياري غرقابي باشند. خاكهاي شني تر مي توانند به راحتي با سيستم آبياري داراي دفعات بيشتر مثل سيستم مه پاش(micro Sprinkler ) و قطره اي مديريت شوند. جهت ماكزيمم رشد درختان و ميوه دهي زودتر، باغ زيتون بايد از شرايط تغذيه اي بهينه اي برخوردار باشد.

پخش كردن كودها يا اصلاحات خاك به اضافه شكاف عميق خاك( deep ripping ) در صورت نياز، درخت زيتون را جهت حداكثر باردهي كمك خواهد كرد.

پرورش دهندگان بايد سنجش و بررسي خاك زمينشان را قبل از كاشت به عهده بگيرند (10-11) .

9- تغذيه:

دو فاكتورمهم براي توليد زيتون: زهكشي خوب خاك و شرايط آب و هوايي مناسب است وقتي كه اين دو مورد فراهم باشد، شما بهترين پاسخ را از برنامه  غذايي خود بدست خواهيد آورد.

كلسيم وبر: براي تشكيل، ثبات، دوام و انسجام غشاء و ديواره سلولي لازم است. كمبود كلسيم وبر سفتي، شيريني، و مقاومت به بيماري را در ميوه كاهش مي دهد. كلسيم عمرانباري ميوه را بهبود مي بخشد چون كلسيم مانع از توليد اتيلن مي شود. براي گلدهي، جذب، حركت كلسيم و انتقال قندهاي گياه جهت نمو ميوه ضروري است. علت اصلي كمبود كلسيم وبر استرس آبي است و معمولاَ طي هواي گرم اين مسئله از طريق آزادشدن مقادير زيادي از نيتروژن قابل دسترس گياه تشديد مي شود. تحت اين شرايط جذب كلسيم وبر توسط ريشه كاهش مي يابد و اين مواد از ميوه در حال نمو به شاخه هاي جديد بوجود آمده از طريق آزادشدن نيتروژن اضافي خاك، تغيير مسير مي دهند.

مصرف:

كاربرد محلول كلسيم وبر به صورت برگپاشي، 5 ليتر در هكتار، 2 تا 3 هفته قبل از گلدهي و2 بار اسپري بعد از گلدهي به فاصله 4 هفته توصيه مي شود.

روي و منگنز :

 كمبود روي در خاكهاي آهكي به دليل قابليت دسترسي پائين به اين يون در PH بالا خيلي رايج است . همچنين امكان كمبود روي در خاكهاي اسيدي شني آبشويي شده يا بعد ازكمي آهك دهي اين خاكها وجود دارد.

روي براي فتوسنتز، توليد قند و مقاومت به بيماري، تشكيل هورمونهاي رشد گياهي ضروري است. كمبود روي سبب ضعف قدرت رويشي اوليه و fruit-set نامنظم مي گردد. نياز گياه به روي در طي رشد اوليه و گلدهي به بيشترين مقدار خود مي رسد همچنين مصرف زودتر روي در صورت امكان جهت كارآيي بهينه آن ضروري است.

مصرف : محلول روي و منگنز با استفاده از آبياري قطره اي، 2 بار اسپري، 2 ليتر در هكتار، قبل از گلدهي.

بر و پتاسيم: پتاسيم در مراحل نهايي رشد جهت رسيدگي و يكنواختي ميوه نياز است و همچنين اندازه و وزن ميوه ها را افزايش مي دهد. كمبود پتاسيم از تشكيل پروتئينها جلوگيري مي كند و باعث تجمع تركيبات نيتروژن محلول مي گردد كه سبب شكاف و ترك خوردگي ميوه مي شود. بعد از گلدهي افزايش ذخيره پتاسيم و كاهش مصرف نيتروژن از اهميت برخوردار است. پتاسيم وزن و اندازه ميوه را ازطريق توليد قند و افزايش انتقال نيتروژن و قندها از برگها به ميوه بهبود مي بخشد. همچنين گياهاني كه از سطح خوب پتاسيم برخوردارند مقاومت بيشتري به استرس آبي دارند و اين امر جهت جذب كلسيم و بر سودمند است. گنجاندن بر در اين تركيب كودي، كمك به گلدهي و بهبود جذب و حركت كلسيم جهت كيفيت بهينه ميوه مي شود.

مصرف: 5 ليتر در هكتار، 2 هفته قبل از گلدهي و 2-1 با اسپري بعد از گلدهي .

عناصر كم مصرف :

خاكهايي با PH بالا كمبود غذايي عناصر نظير روي – منگنز- بر-  و آهن را كه  ميزان زيادي با رشد، باردهي و كيفيت محصول در رابطه هستند، موجب مي شود حتي در خاكهاي اسيدي با دادن آهك قابليت دسترسي به مواد غذايي در دوره كوتاه تا متوسط عمر محصول را كاهش مي دهد. اين وضعيت با ميزان  كم مواد غذايي كه بطور طبيعي در خاك هاي سبكتر كه اغلب جهت توليد زيتون انتخاب مي شود، تشديد مي گردد.

اگرچه بيشتر واريته هاي زيتون بخوبي در خاك هاي ضعيف رشد مي كنند، معمولاً رشد آنها خيلي كند و ميزان توليد هر درخت تقريباً پائين است. عناصر كم مصرف در تركيب با يك برنامه غذايي عناصر اصلي(N-P-K ) به ميزان زيادي رشد، محصول دهي و كيفيت ميوه را افزايش مي دهد و توليد در ختان سالمتر كه سريعتر سود سرمايه گذاري اوليه را به شما بر مي گردانند(14).

10- برداشت:

ميوه به صورت سبز( نارس) ،در حال تغيير رنگ(  نيمه رس) يا سياه( رسيده) برداشت مي شود.. يك ميوه سبز رنگ زيتون زماني  بالغ است كه در اثر فشاردادن آن، آب ميوه سفيد رنگ خارج شود. 3 تا 4 ماه بعد از مرحله سبز، مرحله رسيدگي ميوه يا زيتون سياه است كه بسته به نوع كوليتوار معمولاً 12 تا 25 درصد روغن دارد(7).

د رفاصله ماههاي فوريه و ژوئن هر سال برداشت مي شود( البته اين زمان با توجه به عرض جغرافياييي و شرايط آب وهوايي باغ فرق مي كند) و ميوه  جهت تازه خوري يا فرآيند برداشت مي شود. ميوه يا با دست يا از طريق چنگالهاي مخصوصي برداشت مي شود و از توري هاي نايلوني-  پلاستيكي يا پارچه اي براي جمع آوري محصول استفاده مي شود. البته درسطح وسيع باغات نظير آنچه در استراليا وجود دارد مي توان از برداشت مكانيكي استفاده كرد(9). معمولاً زيتونهاي روغني از طريق دست و يا از طريق مكانيكي برداشت مي شوند ولي آنهايي كه براي خوابانيدن در سركه و آب نمك مصرف مي شود حتماً با دست برداشت مي شوند به محض اينكه ميوه تغيير رنگ مي دهد(6).

پايان نامه سوء تغذيه و تأثير آن در روح و جسم نوجوانان

پايان نامه سوء تغذيه و تأثير آن در روح و جسم نوجوانان

سوء تغذيه و تأثير آن در روح و جسم نوجوانان

فهرست مطالب

كليات

مقدمه

فصل اول : تغذيه

تغذيه

تاريخچه غذا

عهد قديم تا دوران آگاهي

هرم غذايي

فصل دوم: گروههاي غذايي

ويتامين ها

كربوهيدارتها

چربي ها

امگا- 3 و امگا- 4

پروتئين ها

 املاح معدني

آهن

سديم و پتاسيم

كلسيم

يد

روي

آب

فصل سوم: اهميت تغذيه

تغذيه در دوران بلوغ

ويژگي هاي رفتاري تغذيه در نوجوانان

اهميت تغذيه در دختران

تأثير تغذيه در خوجوانان در موفقيت جامعه

توصيه هاي تغذيه اي

اهميت صبحانه و ميان وعده ها

فصل چهارم: عوارض ناشي از تغذيه نادرست

جسمي:

مشكلات ناشي از تغذيه ناسالم

چاقي

منشاءچاقي

عوارض رژيم هاي نادرست

كم خوني ناشي از فقر آهن

كم خوني مگالوپلاستيك

كم خوني پرني سيوز

  كم خوني همولتيك

كم خوني ناشي از كمبود مس

كربوهيدارت ها و پوسيدگي دندان

گواتر

كمبود ويتامين A

كمبود ويتامين B

كبمود پروتئين

رواني:

افسردگي

افسردگي جوانان

افسردگي و تغذيه

فصل پنجم: مصاحبه

مصاحبه با دكتر حسيني متخصص تغذيه

فصل ششم: جمعبندي

فصل هفتم: پيوست

منابع

مقدمه

حمد و سپاس خداي را كه شالوده اي از وجود الهي خويش را در ابعاد گوناگون به انسان ابوالبشر نازل نموده است.

و آفرين بر آفريننده زيبايي ها كه والاترين خلق كائنات و هستي او انسان و انسانيت شاهكار اوست.

و اوست راهنماي روح و انديشه بشر شفاي دردهاي روح و جسم همگان بهترين راهنما از مُلك تا ملكوت – پركننده خلاء هاي عميق زندگي و درياي معرفت بي انتها ونور هدايت بدون خاموشي

اوست كه آموخت خوردن و آشاميدن را و بخشيد گوهر معرفت را به روح.

ودوباره حمد و سپاس و ستايش فقط او را كه با سخاوت كامل بخشيد ويژگي شعور به ا نسان و او را متمايز كرد و ياد داد تا بداند غذاي روح و جسم را.

پس اي انسان تأمل و دقت كن، اين همه شگفتي را كه براي هدايت توست.

و شكراين همه نعمت جسم و روح تغذيه مناسب آنهاست.

فصل اول

تغذيه

تغذيه

تغذيه علمي است كه رابطه ميان رژيم غذايي و وضعيت سلامت و بيماري را مطالعه مي كند نياز انسان به غذا يكي از احتياجات ذاتي يا فيزيولوژيك است كه مهمترين عامل بقاي زندگي و طول عمر مي باشد.احتياج به غذا دائمي است و ارگانيسم را مجبور

مي كند تا براي بدست آوردن غذا و رفع گرسنگي كوشش كند. تغذيه صحيح و متعادل نه تنها پديده رشد را ميسر مي سازد و به تندرستي وطول عمر مي انجامد بلكه با تأثير روي اعصاب وروان سبب رشد فكري و نمو نيروهاي رواني مي گردد.

نقش غذا در بدن

غذا با مواد جامد يامايعي گفته مي شود كه از راه دهاني مصرف مي شوند و علاوه بر برطرف كردن حس گرسنگي نيازهاي بدن را نيز تأمين مي كند اين نيازها عبارتند از:

انرژي كه براي ادامه كار دستگاههاي مختلف بدن از قبيل: قلب، ريه، دستگاه گوارش وعضلات و همچنين انجام فعاليتهاي روزانه مثل ايستادن، راه رفتن، ورزش و درس خواندن لازم است.

تأمين مواد اوليه براي رشد و نمو( بخصوص در كودكان، نوجوانان و زنان باردار )

ترميم و جانشين كردن سلول ها و بافتهاي مختلف بدن كه در اثر افسردگي از بين مي روند.

مواد مغذي

غذاها از مواد مغذي يعني كربوهيدراتها، پروتئين ها، چربيها، ويتامين ها، مواد معدني و آب تشكيل شده اند كه همه براي حفظ سلامت بدن مهم هستند اين مواد كم وبيش در غذاها وجود دارند نقش مواد مغذي مختلف در بدن عبارتند از:

كوبوهيدارتها و چربيها منابع عمده تأمين انرژي هستند.

پروتئين ها نقش سازندگي دارند و براي ساخته شدن و نگهداري سلول ها و بافتهاي بدن موردنياز هستند پروتئين ها بعلت نقش ويژه خود در رشد بدن در برنامه غذايي نوجوانان از اهميت ويژه اي برخوردار است.

ويتامين ها و مواد مغذي در مقايسه با كربوهيدارتها و پروتئين ها به مقدار كمتري مورد نيازند اما به همان اندازه در حفظ سلامت بدن، تنظيم واكنش شيميايي و اعمال حياتي بدن نقش دارند برخي از مواد اجزاي ساختماني بافت ها را تشكيل مي دهند مثل كلسيم در استخوانها و دندانها و آهن در خون.

آب سالم و فيبر( الياف گياهي) نيز از جمله اجزاي يك رژيم غذايي مناسب مي باشند.

نيازهاي تغذيه اي

غذاها از مواد مغذي تشكيل شده اند و تغذيه صحيح يعني خوردن و  دريافت مقدار لازم وكافي از هريك از اين مواد مقدار مناسب اين مواد مغذي كه براي حفظ سلامت لازم است نيازهاي تغذيه اي ناميده مي شوند اين نيازها با توجه به شرايط جسمي،محيطي، و فردي متفاوتن و براساس سن، جنس، شرايط فيزيولوژيك اندازه بدن و ميزان فعاليت فرد تعيين مي شوند.

گروههاي غذايي

يكي از بهترين راهها براي اطمينان از تأمين نيازهاي تغذيه اي استفاده از چهارگروه اصلي غذايي است توصيه مي شود در برنامه غذايي روزانه از اين گروههاي غذايي استفاده شود.

«تاريخچه غذا»

تا اوايل سده نوزدهم مفهوم غذاخوردن فقط پركردن شكم بود و احساس گرسنگي بشر را وادار مي كرد تا آنچه را دردسترس خود مي ديد بدون توجه به كيفيت و كميت آن مصرف كند. شهرنشيني و تشكيل اجتماعات باعث ايجاد تغييرات زيادي در طرز تغذيه بشرشده است. اولين اختراعات و شهرها در ميانرودان، آسياي غربي، مصر و يونان بوجود آمدند شهرنشيني هاي اوليه كشاورزي و دامپروري را بخوبي مي دانستند و براي تغذيه خود از محصولات متنوع استفاده مي كردند ايران نخستين كشور جهان است كه انسان اوليه در آن به كشاورزي و پرورش دام پرداخته است( دو تن از متخصصين به نام هاي آرتوركيت و دكترارنست هرتسيلمند در كتابي به نام صنايع ايران ثابت كرده اند كه كشاورزي و تمدن از فلات ايران شروع شده است) در حفاري هايي كه در بعضي از نقاط ايران نظير شوشتر، دامغان، تخت جمشيد و تپه سيلك كاشان بعمل آمده نشان مي دهد كه تاريخ كشاورزي در ايران متجاوز از 6000 هزارسال است تاريخچه تغذيه در يونان نشان ميدهد كه مردم يونان باستان براي تغذيه اهميت زيادي قائل بودند واين جمله به آنان منسوب است كه« براي تقويت روح هرگز جسم را نبايد فراموش كرد و بايد مردم را با غذاي مناسب تربيت كرد.  شواهد نشان ميدهد كه درزمان هاي قديم مردم يونان بيشتر از  گياهان تغذيه مي كردند و مصرف گوشت گوسفند، پرندگان، شكر، لبنيات، و ماهي نيز در بين بعضي از طبقات اجتماع معمول بوده است.

همچنين روغن زيتون را بسيار دوست داشته و مصرف مي كردند در روم قديم مردم كشاورزي مي كردند غلات غذاي اصلي آنها راتشكيل مي داد ومصرف گوشت منحصر به طبقه اشرافي بود در دورانهاي قديم يعني پس از استقرار امپراتوري در روم وضع تغذيه مردم تغيير كرد و روميان بعد از فتوحات مختلف از تغذيه مردم سرزمينهاي فتح شده تقليد كرده ودر اين راه جانب افراط مي پيمودند. البته اين طرز تغذيه مربوط به طبقات مرفه و اعيان بود در حالي كه مردم عادي تغذيه ساده اي داشتند. در اين زمان حتي كتب آشپزي نيز در روم منتشر شده كه كتاب Deipnoshistae  اثر Athenoceus  در قرن دوم ميلادي چاپ شده و طرز تهيه غذاهاي گوشتي سبزيها و اطلاعات ديگري در آن شرح داده شده است.

در مورد رژيم هاي غذايي آغاز پيدايش آن به لوحه اي متعلق به سال 1900 قبل از ميلاد مسيح در ناحيه سومر مربوط مي شود كه در آن برنامه غذايي يك كودك نوشته شد ه و در حال حاضر در موزه باستانشناسي استامبول نگهداري مي شود طي دوران هاي مختلف تاريخ و از ديدگاه مذاهب گوناگون رژيم هاي غذايي حائز اهميت بسيار بوده و در بسياري از كتب مذهبي مطالبي در زمينه تغذيه در دوران بارداري شيردهي و روزه منعكس شده بقراط غالباً نصايح و توصيه هايي در زمينه مصرف يا عدم مصرف بعضي از غذاها به بيماران خود مي كرده است.

زكرياي رازي كه از ديد عده زيادي پدر علم تغذيه و رژيم هاي غذايي كودك شناخته شده توصيه هايي مختلفي در زمينه رژيم هاي غذايي دارد. هم چنين در كتاب الصحه اثر اسرف بن محمد در زمينه تغذيه و رژيم غذايي در دوران مختلفي زندگي مطالبي سودمند عنوان شده است با وجود اهميت زياد اين رشته در حفظ سلامت انسان از گذشته تا حال داشته ولي تا سالهاي پايان وضعيت زندگي استاد در جنگ جهاني اول هيچ سازماني كه رسماً در اين زمينه فعاليت كند وجود نداشت كه در سال 1917 نخستين انجمن مربوط به رژيم شناسان را در سال 1925 منتشر كرد و به تدريج دامنه فعاليت خود را در زمينه مديريت و خدمات غذايي مراكز تغذيه توسعه داد دانش آموختگان اين رشته كه رژيم شناس ناميده مي شوند بايد تمام اطلاعات ودانش خود را در رته كمك به برقراري و بهبود سلامت بشر به كار گيرند.

اصطلاح رژيم درماني يا درمان با رژيم به معناي استفاده از رژيم غذايي نه فقط براي بيماران بلكه براي افراد سالم نيز است. بدين معني كه افراد سالم نيز بايد به نوبه خود از رژيم غذايي مناسب استفاده كنند تا بدين وسيله از ابتلاء به سوء تغذيه مصون مانده و از سلامت كامل برخوردار شوند.

« عهد قديم تا دوران آگاهي عصر جديد»

انسان بعنوان يك موجود همه چيز خوار در طول 250000 سال قبل پديدار گشت. تغذيه هاي اول بيشتر داراي سبزيها و هر از چندگاهي گوشت و ماهي در صورت وجود بود. كشاورزي حدود 1000 سال قبل در جهان بوجود آمد كه محصولاتي چون گندم،غلات، برنج ،ذرت، نان و لازانيا حاصل آن بود مزرعه داري نيز همچنين براي بوجود آوردن محصولاتي چون شير و لبنيات و گوشت وانواع سبزيجات دست به كار شد.

اهميت  اول درجه خلوص غذا در زمان تشخيص داده شد كه انباشت حجيم محصولات منجمد به ظهور آفات و خطرات الودگي گشت. آشپزي بعنوان يك فعاليت سنتي و مرسوم رايج گرديد.

475 سال قبلا از ميلاد مسيح« انك گواري» اعتقاد داشت غذا توسط انسان جذب مي شود و بنابراين داراي تركيبات زايد است در نتيجه وجود مواد مغذي را استنباط كرد. 400 سال قبل ازميلاد مسيح«  هيپوراتي»  مي گويد بگذار غذا داروي تو باشد.

اولين تجربه غذايي ثبت شده ودر كتاب مقدس،كتاب دانيال يافت شده است دانيال نبي و دوستانش توسط پادشاه بابل در زمان حمله اسرائيل دستگير شدند. آنها كه بعنوان خدمه دادگاه بكار گرفته شده بودند بايداز غذاهاي خوب و شراب پادشاه ميخوردند ولي آنها امتناع مي كردند و خوردن سبزيجات وآب را طبق آئين غذايي يهوديان ترجيح دادند مباشر اعظم پادشاه تنها با يك محاكمه موافقت كرد كه دانيال نبي ودوستانش قرار شد 10روز رژيم غذايي خود را داشته باشند و بامردان شاه مقايسه شوند، بعد از 10 روز وقتي كه سالمتر ازمردان شاه به نظر رسيدند و به آنها اجازه داده شد كه هر چه دوست دارند بخورند.

قرن 16

دانشمند و هنرمند« لئوناردو داوينچي» متابوليسم را به يك شمع در حال سوختن شبيه كرد.

قرن 18

دكتر جيمز ليند كه يك پزشك در نيروي دريايي انگليس به وجود اولين آزمايشات علمي درباره تغذيه انجام داد و كشف كرد كه آبليمو دريانوردان و ملوانان را در دريا براي سالهاي متمادي از بيماري كشنده اسكوربوت نجات داده است.اين كشف به مدت 40 سال بي اهميت جلوه شد كه بعد از آن دريانوردان انگليسي به نام Limegs يا آبليمويي ها شهرت يافتند. ويتامين C  مخوجود در آبليمو تا دهه 1920 كشف نشد.

سال 1770:« آنتوئين لاويرز» پدر شيمي و تغذيه جزئيات متابوليسم را كشف كرد اينكه اكسيدشدن غذا منبع اصلي گرماغي بدن است.

سال 1970:« جورج فورديس» وجود كلسيم را در زنده ماندن ماكيان ضروري دانست.

« عصر جديد تا سال 1941»

اوايل قرن 19: عناصر كربن، نيتروژن و هيدروژن و ا كسيژن بعنوان تركيبات اصلي غذا شناخته شدند و روش هايي براي اندازهگيري آنها در بدن ابداع شد.

سال 1816: « فرانسيس ماگندي» كشف كرد كه سگ هايي كه فقط كربوهيدرات چربي مي خوردند پروتئين خود را از دست مي دهند و طي چند هفته مي ميرند.

سال 1840: « جاستين ليپيگ» كشف كرد كه چربي بدن از كربوهيدرات و پروتئين ساخته مي شود يعني انرژي  در گلوكز خون مي تواند در چربي بعنوان گليكوژن ذخيره شوند.

دهه 70 قرن 19: « كلود برنارد»  كشف كرد كه آرايش شيميايي كربوهيدراتها
، چربيها، و پروتئينها بوده است.

اوايل دهه 1880: « كونچيروتاكاكي» كشف كرد كه دريانوردان ژاپني بيماري بري بري گرفته اند ولي همتايان انگليسي آنها اين بيماري را نگرفته اند. با اضافه كردن گوشت وشير به رژيم غذايي ژاپني ها از بروز بيماري آنها جلوگيري شد.

سال 1896:«  بومن» آيودين را در غده تيروئيد مشاهده كرد.

سال 1879:« كريستين اجتمان» با بوميان جاده كه از بري بري رنج كشيده بودند همكاري كرد و مشاهده كرد جوجه هايي كه برنج سفيد خورده بودند علائمي از بري بري را بروز داده بودند ولي زماني كه برنج قهوه اي( برنج خام) مصرف كرده اند سالم ماندن اين برنج داراي ويتامين B1 مي باشد.

اوايل دهه سال 1990:« كارل وان ويت» و « ماكي رابند» بطر مجزا مصرف انرژيي كالريك رت در گونه هاي مختلف حيوانات انداز ه گيري كردند.

سال 1906: « ولتياك و هاپكين» عوامل دستيابي غذا را به غير از كالري ها، پروتئين ها و مواد معدني بعنوان مود طبيعي و لازم براي سلامت دانستند كه بدن آنها را نمي تواند درست كند.

سال 1912:« كميسرفانك» اصطلاح ويتامين را كه عامل مهم درتغذيه مي باشد را از كلمه vita (حياتي) وAmine ( آمينه) كه از مواد جلوگيري كننده بيماري اسكوربوت، بري بري،  پلاگر بودند اختراع كرد.

سال 1913:« الروري مك كلون» اولين ويتامين ها، ويتامين حلال چربي A و ويتامين حلال AB را كشف كرد و ويتامين C را بعنوان ماده اي ناشناخته و در آن زمان براي جلوگيري از بيماري اسكوربوت دانست.

سال 1919: « سرادوارد ملابني» به نادرستي علت نرمي استخوان را نبود ويتانين A تشخيص داد براي اينكه ميتوانست اين بيماري را در سگ بوسيله روغن ماهي معالجه كند.

سال 1922: « مك كلون»نظريه بالا را رد كرد و نام ويتامين Dبرروي آن گذاشت.

سال 1922: « اچ ام اوانز» و« كشيش ال اس» ويتامين E را بعنوان  عامل مهم درزايمانخرگوش دانستنداين ويتامين تا سال 1925 عامل غذايي x ناميده مي شد.

سال 1925: «  هارت» مس را بعنوان عامل مهم جذب آهن دانست.

سال 1927: « آدلف اتورانيهله» ويتامين D را بطور مصنوعي در آزمايشگاه درست كرد كه بخاطر آن جايزه نوبل شيمي را در سال 1928 از آن خود كرد.

سال 1928:« آلبرت استرت جورجي» اسيدآستوربيك يا ويتامين ث را جدا كرد و درسال 1932 اثبات كرد كه ويتامين ث عامل مهم در جلوگيري از اسكوربوت است در سال 1935 اين ويتامين را بطور مصنوعي درست كرد و در سال 1947 جايزه نوبل را برد.

دهه 40قرن بيستم:«  ويليام كامينگ روز» اسيدهاي آمينه را كشف كرد كه بدن نمي تواند آن را سنتز كند.

سال 1935:« اندروود» و «مارتسن» بطور مجزا ضرورت كبالت را كشف كردند.

سال 1936: « يوجين فلويه دوبو» نشان داد كه فعاليت در مدرسه و مخل كار با ميزان  حذب كالري رابطه مستقيم دارد.

سال 1938: ساختار شيميايي ويتامين E توسط« ارهارفرنور» كشف شد وتوسط« پول كارر» ساخته شد.

سال 1941:اولين تركيبات موردنياز تغذيه(RDAS ) توسط شوراي تحقيقات ملي منتشر شد.

اخيراً درسال 2002 تحقيقات نشان ميدهد كه رابطه ميان تغذيه و رفتار خشونت آميز را نشان ميدهد.

تحقيقات سال 2005 نشانميدهد كه چاقي ممكناست توسط ويروس آدنو ناشي شود تا تغذيه بد.

هرم غذايي

هرم غذايي يكي از وسايل مورد استفاده در معرفي انواع گروههاي غذايي است كه ميزان مصرف هر يك از مواد غذايي ونسبت مصرف آنها را با يكديگر نشان ميدهند.

ابتدا در مورد تاريخچه ايجاد هرم باهم صحبت خواهيم كرد. در دهه 1960 مطالعات و پژوهش ها نشان داد كه مرگ ومير ناشي از بيماري هاي مزمن چون بيماري هاي قلب و عروق،ديابت، سكته، سرطان و ..... بالاست. در ايالت متحده 20 درصد مرگ وميرها مستقيماً با برنامه غذايي افراد در ارتباط است.از طرف ديگر با افزايش سطوح بهداشتي –درماني توسط طول عمر افزايش يافته و تعداد سالمندان بيش از گذشته است و مردم نيز اطلاع دقيقي از نحوه مصرف غذا ندارند. از اينرو در سال 1980 درايالت متحده اولين راهنماي غذايي براي مردم ارائه شد كه به شرح زير بود:

شكل هرم:

هرم غذايي همانطور كه مشاهده مي كنيد، طبقه بندي گروههاي غذايي براساس اهميت و ميزان مصرف مي باشد.

گروههاي غذايي شامل گروه نان و غلات، گروه ميوه، گروه سبزي، گروه گوشت، گروه شير است. در هرم غذايي، گروه نان و غلات كه شامل: نان، برنج، ماكاروني، بيسكويت، غلات، صبحانه و ديگر مواد نشاسته اي است در طبقه اول قرار دارند كه بزرگترين بخش هرم است. از اين گروه روزانه بايد به ميزان 6 تا 11 واحد مصرف شود. طبقه دوم گروه ميوه و سبزي است كه در درجه دوم اهميت دارد.

تغذيه و تندرستي

« معرف هرم غذايي»

شما وضعيت بدني خودرا مي دانيد و از وضعيت سلامتي يا خطرات احتمالي آن آگاهي يافته ايد. حال چگونه بدانيم كه چه موادي را مصرف كنيم تا نياز بدن ما به مواد مغذي برآورده شود و افزايش وزن پيدا نكنيم؟

خوردن يكي از لذت هاي زندگي انسان است و اگر برروي اصول و برنامه ريزي باشد، لذت از خوراك، به لذت از عمر طولاني و يا سلامتي مي انجامد ولي همان غذاي گوارا و لذيذ در صورتي كه بيش از اندازه مصرف شود و حاوي مواد مطلوب نباشد براي شما نه تنها لذت بخش نخواهد بود بلكه موجب بروز بسياري از بيماري هاي فرض مي شود.

اما چه چيز و به چه اندازه مصرف كنيم؟

روشن است كه چرا نوع و غذا و ميزان مصرف آن بايد تعيين شود. بدنها در هر سن و هر شرايطيي كه باشيم نياز خاصي دارد. يعني ما بايد ميزان معيني انرژي، پروتئين، كربوهيدرات و چربي و ريز مغذيها كه املاح و ويتامين ها هستند، مصرف كنيم.

يك رژيم شناس تعيين مي كند كه نياز بدن شما چه ميزان است، با شرايط خاص، مثل بيماري، سنين متفاوت و ديگر مشخصه هاي فردي نياز هر فرد را در نظر مي گيرد و رژيم مناسبي را طراحي مي كند.

از گروه سبزي روزانه 3 تا 5 واحد و از گروه ميوه روزانه 2 تا 4 واحد بايد مصرف شود. در درجه سوم گروه گوشت و لبنيات واقع است كه ميزان مصرف گروه گوشت روزانه 2 تا 3 واحد از گروه شير نيز 2تا 3 واحد باشد. در قسمت نوك هرم بخش چربي ها و شيريني هاست كه كمترين فضا را در است و اين بدان معني است كه بايد آنها را به مقدار كم مصرف كرد. اين نوع غذاها بعنوان يك گروه غذايي اصلي توصيه نشده اند. بنابراين مصرف آنها اختياري است ولي بايد محدود باشد چون داراي كالري بالا هستند. ادويه ها، قهوه،چاي، و نوشابه هاي گازدار در هرم حايي ندارد زيرا مواد مغذي را شامل نمي شود ولي باعث لذيذترشدن غذا مي گردند. اميد است با بكارگيري راهنمايي هاي ارائه شده توضيحاتي كه در آينده ارائه مينمائيم تصوير درستي از رژيم غذايي سالم در ذهنتان نقش بندد.

تغذيه و تندرستي

«گروههاي غذايي هرم»

هدف از تنظيم هرم غذايي مصرف اضافي و كافي از مواد غذاي براي تأمين نيازهاي بدنمان مي باشد.گروه هاي غذايي را شناختيم گروه نان، گروه سبزيها، گروه ميوه ها، گروه گوشت، و گروه لبنيات.درهركدام از اين گروهها مقداري از مواد مغذي نه همه آنها براي شما فراهم مي شود. غذاي يك گروه نمي تواند بجاي غذاي گروه هاي ديگر مصرف شود و هيچ كدام از گروههاي غذايي هرم از گروه ديگر مهمتر است.

درواقع انسان براي سلامت خود به همه گروه ها نيازمند است.

گروه نان: شامل غلات كامل( گندم، جو، جودوسر، ارزن، برنج و انواع ماكاروني لازانيا، رشته فرنگي، رشته پلويي، رشته آشي) استاين گروه كربوهيدارت پيچيده و فيبر همچنين ويتامين هاي خانواده واملاحي چون آهن و پروتئين موردنياز بدن ما را تأمين مي كند.

گروه سبزيها: شامل بسياري از سبزيهاي متنوع از جمله سبزيهاي سبزرنگ( مثل سبزي خوردن)، صيفي جات وسبري هاي نشاسته اي( مثل باقلا) است. اين گروه تأمين  كننده املاح و ويتامين مورد نياز ماست از جمله ويتامين و املاح كلسيم و منيزيم همچنين تأمين كننده فيبر نيز مي باشد.

گروه ميوه ها: شامل انواع و اقسام ميوه هايي است كه شما با آن آشنا هستيد.

اين گروه تأمين كننده فيبر، ويتامين و پتاسيم است.اين گروه با اهميت است چرا كه فاقد سديم چربي و كلسترول مي باشد.

گروه گوشت: شامل گوشت قرمز، گوشت ماكيان، ماهي، تخم مرغ و حبوبات است.