مقاله نقش زنان روستايي در اقتصاد روستا

مقاله نقش زنان روستايي در اقتصاد روستا

مقاله نقش زنان روستايي در اقتصاد روستا

فصل اول

نقش و حيطه كارزنان  در فعاليتهاي غير زراعي

فصل دوم

ويژگيهاي اجتماعي - اقتصادي فعاليتهاي زنان روستايي منطقه

فصل سوم

نتيجه‌گيري و پيشنهادات

نقش و حيطه كارزنان در فعاليتهاي غير زراعي:

اقتصاد روستا، فعاليتهايي را در بر مي گيرد كه هر يك بر حسب گستردگي و وسعتي كه دارد در ارتقاء درآمد روستائيان مؤثر مي باشد. از اين رو بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه هر قدر امكان بهره گيري از منابع درآمد براي روستائيان متنوع تر و فراوانتر باشد سطح درآمد و رفاه آن جامعه بالاتر بوده است براي مثال روستاهاي منطقه تالش به لحاظ برخورداري از امكان كشت محصولات متنوع (برنج، مركبات، تنباكو) از درآمد نسبتاً بهتري برخوردار مي باشند. يا مناطق ساحلي به لحاظ همجواري با دريا قادرند از طريق فعاليتهاي توريستي يا ماهيگيري درآمد حاصل از كشاورزي خود را تكميل نمايند. در عين حال عمده ترين فعاليتهاي جانبي روستائيان كه معمولاً در كنار زراعت صورت مي گيرد به شرح زير مي باشد:

دامداري و پرورش طيور

دامداري و نگهداري از حيوانات بزرگ جثه در منطقه بسيار محدود بوده و تنها گاوداري در قسمت جلگه اي رواج دارد. در مناطق روستايي مورد مطالعه گاوداري عمدتاً به شكل سنتي و در جوار ساير اشتغالات كشاورزي صورت مي گيرد. البته با رواج زندگي شهري و خصوصاً گسترش جاده هاي مواصلاتي كه براي گاوهايي كه در سطح روستا زندگي مي كردند خطرآفرين مي باشد. از تعداد گاوهاي منطقه كاسته شده است. گاوداري در بين خانواده هاي نمونه نسبتاً رواج چنداني ندارد و اكثراً تنها به داشتن يك يا دو گاو اكتفا مي نمايند كه اين گاوها تنها قادرند لبنيات خانواده را تأمين نمايند و  محصولي براي عرصه به بازار از آنها بدست مي آيد. در گاوداري به شكل سنتي معمولاً زن و مرد توأمان همكاري دارند ليكن برحسب نوع و وظايف سهم هر يك از آنها متغير مي باشد.

زنبورداري

شهرستان تالش سابقه ديرينه در پرورش زنبورعسل دارد. اين شهرستان به واسطه برخورداري از آب و هوا و شرايط مناسب و ميزان بارندگي مطلوب همواره پر از گونه هاي مختلف گياهي است كه فعاليت زنبورداري را آسان مي نمايد. بنابراين، استعداد خاص اقليم جغرافيايي منطقه از نظر پوشش و تنوع گياهي موجب شده تا توليد عسل در حد مطلوب باشد.

فرهنگ، آداب و رسوم و سنت مردم تالش به گونه اي است كه بين فعاليت زن و مرد در امور مختلف كشاورزي تفاوت خاصي وجود ندارد.

زنان روستايي همگام با همسرانشان در تمام طول سال به فعاليتهاي متعدد كشاورزي و دامپروري از جمله در زمينه پرورش زنبور عسل مشغول هستند؛ چرا كه زنان روستايي منطقه دوش به دوش مردان و در برخي موارد حتي به تنهايي در اموري از قبيل موم بافي، استحصال عسل، برداشت عسل، تغذيه مصنوعي و انتقال  كندوها فعاليت دارند تعداد پرورش دهندگان زنان روستايي استان گيلان بيش از 250 نفر است به همين دليل، استان گيلان به عنوان محل اجرا پروژه زنبور عسل با همكاري سازمان ملل خواربار كشاورزي (فائو) FAO مورد توجه قرار گرفت و انتخاب شد.اجراء پروژه زنبور عسل با همكاري فائو پروژه زنبورداري با همكاري فائو در سال 79 با تلاش دختر امور زنان روستايي و عشايري وزارت جهاد سازندگي سابق و مديريت ترويج و مشاركت مردمي گيلان به اجرا آمد. اين پروژه شامل فعاليتهاي توليد عسل به منظور ايجاد درآمد براي قشر آسيب پذير جامعه روستايي مي شود.

هدف اصلي طرح فراهم نمودن امكانات مستقيم براي روستاييان زنبوردار به منظور توليد عسل و در نتيجه افزايش درآمد خانوار روستايي است. مخاطبان اين طرح، زنان روستايي هستند اين پروژه سعي دارد ابزار پيشرفت در زمينه تهيه وتوليد عسل را به منظور افزايش درآمد و اهميت غذايي خانوار به طور رايگان در اختيار زنان روستايي قرار دهند.

صنايع روستايي:

اگر چه روستا و زندگي روستايي با فعاليتهاي كشاورزي عجين شده و كشاورزي نقش اصلي را در فعاليتهاي توسعه روستايي دارد اما در سه دهه گذشته نقش فعاليتهاي اشتغالزا موسوم به فعاليتهاي خارج از مزرعه به عنوان فرصتهاي تكميلي اشتغال توليد به افزايش درآمد خانوارهاي روستايي مورد توجه سياستگذاران و برنامه ريزان توسعه قرار گرفته است.

انواع صنايعي كه در روستاها ممكن است وجود داشته باشد:

الف : صنايع دستي و سنتي

ب : صنايع تبديلي

ج : خدمات فني و صنعتي روستاها

جان هامفري دلايل حمايت از صنايع كوچك مقياس را وابسته به شرح زير مي داند:

1- صنايع كوچك داراي منافع ملي است، چنانكه با داشتن يك بخش صنعتي كوچك توانمند، مي توان حضور متنوع كالاهاي توليدي و اشتغال كارآمد را تضمين كرد.

2- صنايع كوچك مقياس بدون حمايتهاي دولتي بوجود نخواهد آمد چرا كه اين صنايع داراي محدوديتهاي از قبيل رسوخ به بازار است.

صنعتي شدن به عنوان قسمتي از راهبرد و توسعه همه جانبه روستايي در تحقق مهمترين اهداف توسعه روستايي نقش بسزايي داشته است.

در يك جمع بندي كلي از مطالعات صورت گرفته پنج اثر عمده صنعتي شدن و روستا را مي توان اينگونه ذكر كرد:

الف : ايجاد اشتغال، افزايش درآمد، ثبات شغلي و درآمد

ب : كاهش مهاجرتهاي روستايي

ج : كاهش نابرابري هاي منطقه اي با استفاده از منابع محلي و رونق كشاورزي

د: افزايش رفاه روستايي (مسكن، بهداشت، پس انداز) تغيير الگوي مصرف مواد غذايي و كالاهاي مصرفي با دوام ، افزايش آگاهي ها و رونق آموزشي

هـ : گسترش صادرات

با توجه به مطالب ذكر شده بايد اذعان داشت كه در شهرستان تالش از انواع صنايع روستايي فقط صنايع دستي سنتي و صنايع تبديلي آنهم بصورت محدود وجود دارد كه در صنايع تبديلي معمولاً زنان نقش خاصي ندارند.

صنايع تبديلي - صنايع دستي:

صنايع تبديلي در كليه بخشهاي صنعت وجود دارد كه تعريفهاي گوناگوني براي آن ارائه شده است.در بخش كشاورزي. صنايع تبديلي به صنايعي گفته مي شود كه ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با زيربخشهاي مختلف بخش كشاورزي داشته باشد. در واقع اين صنايع با تكميل فرآيند توليد مواد كشاورزي و آماده سازي اين محصولات، براي عرضه به بازار فروش و مصرف نقش ايفا مي كند. اين صنايع به تكنولوژي ساده وماشين آلات سبكي نياز دارد كه به آساني مي توان آنها را در مناطق روستايي ايجاد كرد. مواد اوليه اين صنعت در روستاها به سهولت آماده است بخش سنتي كشاورزي زماني به رشد و توسعه واقعي مي رسد كه همزمان با رشد تكنولوژي در ديگر بخشهاي اقتصادي، از تكنولوژي در ديگر بخشهاي اقتصادي، از تكنولوژي نو بهره بگيرد.

بهترين صنايع تبديلي محصولات كشاورزي شهرستان تالش كارخانه برنجكوبي است. در سال 1375 اين شهرستان 83 كارخانه برنجكوبي داشته كه به تبديل شلتوك برنج به دانه برنج مشغول بوده اند. متأسفانه بجز اين صنعت تبديلي صنعت تبديلي ديگري وجود ندارد و اين حرفه نيز تا به اين زمان صرفاً به مردان اختصاص داشته است و زنان در آن نقشي نداشته اند و مشكلات اين بخش را مي توان به دلايل زير شرح داد:

- كمبود نقدينگي براي توليدكنندگان

- عدم انگيزه سرمايه گذاري براي سرمايه گذاران در مناطق روستايي به دليل نداشتن امكانات مناسب و بازارسازي

- نبود خلاقيت در بسته بنديهاي محصولات مختلف بويژه براي صادرات

- عدم تنوع در تكنولوژي توليد و استفاده از ماشين آلات قديمي

- كمبود آموزشهاي فني و حرفه اي در مدارس

با توجه به مطالب ذكر شده مي توان نتيجه گرفت كه صنايع تبديلي مواد غذايي، عامل مهمي در توسعه و گسترش كشاورزي و كشوري است به طوري كه اگر در بعضي از محصولات شيوه هاي صحيح تبديل و انبارداري مواد غذايي به كار گرفته شود، كشور از لحاظ تأمين اين محصولات بي نياز خواهد شد. با توجه به اين عناوين و اهميت فعاليت زنان در اين زمينه موارد چندي براي تحقق اهداف توسعه صنايع تبديلي و اشتغال زايي مؤثر زنان روستايي پيشنهاد مي شود كه با عملكرد و اجراي آنها زنان روستاهاي تالش نيز مي توانند در زمينه اين صنعت به فعاليت بپردازند.

الف ) تسهيلات و حمايتهاي دولت از زنان بخصوص زنان روستايي بيشتر شود تا آنها بتوانند از منابع اعتباري و تسهيلات بانكي به راحتي استفاده كنند.

ب ) الگوهايي براي مصرف بهينه محصولات كشاورزي و فرآوري و توليد فرآورده هاي سالم و مغذي خانگي توسط مروجان و كارشناسان زن براي خانوارهاي شهري و روستايي ترسيم و به آنها آموزش شود.

ج ) از فارغ التحصيلان زن دانشگاهها در رشته هاي كشاورزي به عنوان سرمايه هاي علمي و فني مورد نياز بخش كشاورزي براي توليد بهتر و مرغوبتر و راه اندازي صنايع تبديلي و همچنين براي نظارت و مشاهده استفاده شود.

د ) ايجاد روحيه تعاون و همكاري در بانوان و قدرتمندكردن سرمايه هاي جزيي در قالب تعاوني.

توليد صنايع دستي از جمله فعاليتهايي است كه عمده اي از زنان را بخود مشغول نموده است. صنايع دستي انواع گوناگون محصولات را شامل مي گردد از جمله اين فعاليتها مي توان حصيربافي - توليد وسايل چوبي، بافت قالي و قاليچه و بافندگي را نام برد كه برخي از آنها مانند قاليبافي از فعاليتهاي كاملاً زنان محسوب مي گردد و برخي ديگر مانند ساخت وسايل چوبي جهت عرضه به بازار و حصيربافي از فعاليتهايي است كه مردان نيز بدان اقدام مي نمايند.

شكي نيست كه صنايع دستي با سنتها و آداب و رسوم جامعه و تفكر و بينش هنرمندان و سازندگان و نيز محيط جغرافيايي و طبيعي رابطه مستقيم و بسيار نزديك دارد. و به همين جهت از صنايع ماشيني متمايز مي باشد.

در سال 1375 تعداد 1754 واحد صنايع دستي در شهرستان تالش فعال بوده است اين واحدها توانستند 2548 نفر را به فعاليت مشغول نمايد. انواع صنايع مورد نظر عبارتند از قالي بافي، گليم بافي توليدات دست بافت پشمي و سفالسازي ، گليم بافي با بيشترين تعداد، 8/53 درصد شاغلان و سفالسازي با تعداد 4 واحد يك درصد شاغلان صنعت دستي اين شهرستان را به خود اختصاص داده اند در كل 16 درصد كل شاغلان صنايع دستي استان در اين شهرستان فعاليت دارند.در تالش بعد از انقلاب توليد گليم به لحاظ مهاجرت برخي بافندگان از نواحي اردبيل و خلخال و تنگناهاي ناشي از فرصت هاي شغلي نضج گرفته و حدود 400 دستگاه بافندگي در دهستانهاي اسالم و حومه شهرستان تالش وجود دارد كه ساليانه بيش از 000/10 مترمربع گليم به بهاي حدوداً 560 ميليون ريال توليد مي نمايد.

اين فعاليتها معمولاً مختص بانوان شهرستان تالش مي باشد كه در زماني كه از كار كشاورزي فارغ مي شوند به كارهاي ديگر روي مي آورند. همچنين در اين شهرستان ساختن تنورهاي سفالي نيز بر عهده زنان روستا مي باشد.

سياست ملي‌زنان روستايي جمهوري اسلامي ايران:

ارائه تصويري از جايگاه كنوني زنان در توسعه روستايي و موقعيت فعلي آنها به لحاظ نقش آنها در فعاليتهاي اقتصادي و ديگر فعاليتها و در نهايت محدوديت‌ها و پايداري لازم جهت ارتقاي نقش زنان روستايي در فرآيند تحول روستائي و يافتن راهكارهايي جهت رفع موانع اشتغال زنان روستايي و پيشگيري از نيروي آنان در توسعه از اهداف كلي ؟ به شمار مي‌آيد.

در حال حاضر نكته مهمي كه مورد نظر و پذيرش سازمان ملل مي‌باشد و در آمار و ارقام جهاني نيز مطرح است نقش مهم زنان روستايي در فعاليتهاي روزمره و آينده روستاست و اين در حالي است كه متأسفانه با وجود نقش مهم آنان از لحاظ ميزان بهره‌مندي از امكانات از جايگاه مناسبي برخوردار نيستند طبق گزارش سازمان ملل با اين كه زنان ( شهري و روستايي ) در جامعه بشري 50 درصد از جمعيت را مي‌پوشانند و در عمل 3/2  از فعاليتهاي روزمره را به عهده دارند ليكن فقط يك دهم از درآمد جهاني به آنها اختصاص داردو از اين دردناك‌تر اين كه كمتر از 1 درصد از دارايي جهاني به آنها اختصاص دارد. در سالهاي پس از انقلاب جمهوري اسلامي در ايران با توجه به تأكيد تعاليم مقدس اسلامي بر وضعيت جايگاه زن و نيز عنايت خاص مسؤلان كشور به اين امر، توجه عاطفي و معنوي به كرامت زنان، از جمله زنان روستايي شده است براين اساس ضمن آنكه ارتقاي منزلت اجتماعي و احقاق حقوق از دست رفته آنان سرعت بيشتري يافته است در مدت زمان كوتاهي بسياري از تبعيضهاي موجود در بين قشر زنان و مردان نيز رفع يا كمرنگ شده است. بويژه در دو برنامه پنج ساله اول و دوم. ضمن توجه خاص به اصلاح آماري در خصوص نقش زنان در توسعه، پروژه هاي متعديد هم در اين زمينه طراحي و اجرا غير دولتي در بخش زنان براين اساس است كه جايگاه ويژه زنان روستايي در روند توسعه در مدت زمان كوتاهي مشخص شود به همين منظور اهداف و سياستهاي كلي زير جهت هماهنگي و پيشبرد سريع فعاليتها طراحي شده است.

هدف 1:

حفظ كيان خانواده:

ناپايداري بنيان خانواده در بعضي از كشورها، نشانگر فقدان روابط و احوال صحيح تربيتي است. عملي نمودن انديشه حفظ كيان خانواده با هدف تربيت اسلامي، يكي از مهمترين اقدامها جهت ايجاد كانونهاي خانوادگي مطمئن در مسير ايجاد آرامش براي آحاد ملت و تربيت  نسلي سازنده مي‌باشد. بر اين اساس سياستهاي زير در اجراي هدف مذكور تنظيم شده است.

سياستها:

  • ايجاد تمهيدات قانوني جهت دفاع از حقوق همسري و مادري زنان در خانواده.

2-آگاهسازي جامعه نسبت به رسم و رسومهاي سنتي مقاير با اسلام در خصوص زنان روستايي.

3- آگاهسازي جامعه جهت مسئوليت اصلي زن به عنوان همسر و مادر خانواده.

4- آشنا ساختن زنان و مردان نسبت به حقوق و وظايف خود در خانواده و جامعه.

5-آماده ساختن زمينه جلوگيري از خشونت و تعدي عليه زن روستايي.

6-فراهم آوردن زمينه مشاركت زنان در تصميم گيريهاي خانواده.

7-تلاش جهت تقسيم مضفانه وظايف خانگي بين اعضاي خانواده‌هاي روستايي.

8- حمايت از زنان روستايي بي‌سرپرست، سرپرست خانواده و بدسرپرست.

هدف 2:

كاهش فقر و تأمين عدالت اجتماعي:

به دليلي بافت خاص موجود در روستاها، اكثر روستاييان جز قشر عظيم فقراي جهان محسوب مي‌شوند. عدم استفاده اصولي از محيط زيست، منابع طبيعي كشاورزي سنتي و دلايل متعدد ديگر سبب فقر همه جانبه خصوصاً فقر فرهنگي و اجتماعي در روستاها شده است كه متأسفانه قربانيان عمده آنان زنان هستند تلاش جهت كاهش برخي از شاخصهاي فقر از جمله توزيع درآمد، بيگانگي شغلي و آموزشي، كمبود مشاركت، آسيب‌پذيري، عدم دسترسي به منابع توليد، عدم امنيت و كمبود داراييها، ضروري است و از سوي ديگر با وجود نقش اساسي و پر اهميت زنان روستنايي در توليد و افزايش درامد خانواده و جامعه، با از بين بردن تبعيض در آموزش و اشتغال آنان مي‌توان نقش مؤثري در توزيع و كنترل درآمد حاصله توسط خودشان و در نتيجه رفع و تأمين عدالت اجتماعي ايفاء نمود.

سياستها:

  • تأكيد برشناسايي نقشهاي گسترده زنان روستايي در بخش كشاورزي و صنايع دستي و ايجاد راهكارهاي مناسب جهت حضور آن در بخشهاي ذيربط.
  • ورود زنان به عرصه‌هاي فعاليت در كليه بخشها، بر اساس نقشهاي اقتصادي آنان.
  • ايجاد زمينه براي اشتغال مناسب با منزلت و ويژگيهاي زنان و توسعه الگوهاي اشتغال بر درآمد خانگي.
  • ايجاد اشتغال و حمايت از زنان سرپرست خانوار، بي‌سرپرست و بدسرپرست.
  • دسترسي منصفانه به منابع توليد، اعتبارات و تسهيلات بانكي، فرصت، اطلاعات و بهره‌مندي عادلانه از منابع توسعه.
  • اصلاحات لازم مالي، نظارتي، مقرراتي جهت تأمين بهتر نيازهاي اعتباري زنان روستايي.
  • تضمين پرداخت دستمزد برابر در مقابل كار برابر.
  • فراهم آوردن نيازهاي اوليه زندگي چون امنيت غذايي، سرپناه مناسب، خدمات حمايتي، احداث تأسيسات خدماتي و…
  • بهبود استانداردهاي زندگي خانواده‌هاي روستايي از طريق گسترش برنامه‌هاي ترويج خانه‌داري.
  • طراحي و به كارگيري فن‌آوري‌هاي مناسب براي فعاليتهاي زنان روستايي جهت افزايش بهره‌وري و كاهش بار كاري آنان.
  • كمك به ايجاد مشكلهاي اقتصادي با مديريت زنان روستايي به منظور دستيابي زنان به درآمد ناشي از توليد.

هدف3:

رشد سواد آموزي و گسترش تسهيلات آموزشي:

طبق اصل 30 قانون اساسي سواد بديهي‌ترين حقوق افراد جامعه بشر از جمله زنان روستايي است. گسترش سواد آمزي و ريشه كني‌ بي‌سوادي و ايجاد تمهيدات لازم جهت رسمي و غير رسمي و ارتقاي مهارت‌ فني از مهمترين اهداف سياست كار براي زنان روستايي است.

سياستها:

  • محو بيسوادي و فراهم آوردن امكان استفاده از فرصتهاي بابر سوادآموزي و ادامه تحصيل زنان و دختران روستايي.
  • افزايش و گسترش تسهيلات آموزش رسمي و غسير رسمي زنان و دختران روستايي.
  • توسعه آموزشهاي فني ـ حرفه‌اي و ايجاد تهميدات لازم جهت ورود دختران و زنان روستايي در محدوده‌هاي مورد نياز.
  • تلاش جهت ايجاد و توسعه رشته‌هاي كاربردي و متناسب با نيازهاي زنان و دختران روستايي در آموزش عالي.
  • تأكيد بر تربيت آموزشگران خاص برنامه‌هاي آموزشي ـ ترويجي و توسعه روشهاي آموزشي و متون يادگيري متناسب با شرايط زندگي روستايي.
  • اولويت بخشيدن به سواد آموزي دختران لازم التعليم.

هدف 4:

تأمين نيازهاي بهداشتي:

يكي از مهمترين اركان توسعه در هر جامعه‌اي حفظ سلامت افراد و برآوردن حداقل نيازهاي اوليه از طريق گسترش اصول بهداشتي در ميان اقشار گوناگون مي‌باشد. زنان روستايي به دلايل شرايط جسماني خاص ساعات زياد، استراحت كم، تنوع كاري در مشاغل سخت چون كشاورزي، دامداري و قالي بافي در معرض صدمات فراواني هستند به منظور تحقق اين هدف سياستهاي زير تنظيم شده است.

سياستها:

  • ايجاد امكانات لازم براي كاهش مرگ و مير، بيماري، معلوليت زنان ناشي از حاملگي و زايمان.
  • ايجاد امكانات لازم جهت ازدواج دختران روستايي در سنين مناسب.
  • فراهم آوردن امكانات لازم جهت جلوگيري از بارداريهاي پرخطر ( مكرر. سنين زير 18 سال و بالاي 35 سال و بافاصله كمتر از 2 سال).
  • ايجاد امكانات لازم براي انجام زايمان ايمن، پيشگيري از بيماريها زنان و سرطانهاي شايع.
  • فراهم آوردن امكانات ارتقاي سلامت دختربچه‌ها و زنان با اجراي برنامه‌هاي تغذيه مناسب و پيشگيري از بيماريها.
  • تضمين و ايجاد محيط كاري بهداشتي براي زنان.
  • عدم بكارگيري زنان و دختران در مشاغل سخت و زيان آور.
  • تأمين سلامت دختران نوجوان روستايي با آگاهي آنان و مادران از مسادل مربوط به بهداشت دوران بلوغ.
  • تأمين آب آشاميدني سالم و بهسازي اساسي محيط زيست براي كليه روستاهاي كشور جهت ارتقاي بهداشت زنان و خانواده‌ها.
  • جلب مشاركت مردان جامعه در اجراي فعاليتهاي بهداشتي باروري.

هدف 5:

ارتقاي منزلت زنان روستايي:

هدف از اجراي سياستاي زير، ارتقاي منزلت زنان ارزش زن به عنوان نيمي از جامعه اسلامي مي‌باشد.

سياستها:

  • گسترش مطالعات و تحقيقات پيرامون نقشهاي وزين زنان روستايي و تعيين جايگاه آنان در جامعه.
  • ارتقاي آگاهيهاي عمومي در خصوص شخصيت زنان و تأكيد بر اصلاح باورهاي نادرست نسبت به زن روستايي از طريق رسانه‌هاي گروهي.
  • ارتقاي روحيه باروري زنان روستايي و ترغيب آنان به مشاركت در فرآيند تصميم‌گيري.
  • فراهم آوردن زمينه مشاركت سياسي و حضور زنان در عرصه‌هاي سياستگذاري براي زنان روستايي.
  • زمينه تضمين شركت فعال زنان روستايي در تصميم گيريهاي سياسي ـ اجتماعي روستايي.
  • فراهم آوردن تهميدات لازم جهت واگذاري كار زنان روستايي به خودشان.
  • حمايت از گسترش سازمانهاي غير دولتي زنان.