آموزش و پرورش

دانلود پروژه و مقاله

مقاله تأثير تكنولوژي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي

مقاله تأثير تكنولوژي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي

مقاله تأثير تكنولوژي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي

مقدمه:

دستگاه تعليم و تربيت نه تنها در ايران ، بلكه در ساير ممالك جهان وظيفة سنگيني رابر عهده دارد. سرمايه گذاري براي تربيت نيروي انساني كارآمد كه در بخش هاي مختلف جامعه مشغول به كار خواهند شد. دورة ابتدايي كه به عنوان زير بناي نيروي كار جامعه به شمار مي رود بايد از آموزش صحيح ومناسبي برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوي نيازهاي رو به گسترش جامعه باشد.

بنابراين مطالب آموزش داده شده بايد به صورت كاربردي در زندگي روزمرة كودك قابل استفاده باشد. لذا براي رسيدن به اين مقصود استفاده از وسايل كمك آموزشي از نيازهاي اوليه و مهم اين دوره به شمار مي رود زيرا تدريسي كه حتي الامكان حواس بيشتري را در يادگيري جلب نمايد موفق تر است. علاوه بر آن بعضي از مفاهيم و واژه ها را نمي توان به دانش‌آموزان فهماند و در زندگي روزمرة آنها نيز نمونه هاي مشابهي وجود ندارد كه با استفاده از آنها مطالب را قابل فهم كرد. در اين گونه موارد بايد از فليمهاي آموزشي كه مفاهيم را به صورت ملموس و واقعي ارائه مي دهند استفاده نمود.

از طرف ديگر چون دانش آموزان يك كلاس تواناييهاي فكري متفاوتي دارند. معلم نمي تواند با برنامة كلاس همة آنها را قانع كند. كتابهاي درسي نيز در حد توان دانش آموزان متوسط تنظيم مي شود. لذا معلم بايداز وسايل كمك آموزشي متنوع نظير پوسترـ مجله ـ كتاب و … استفاده كند. بنابراين استفاده از وسايل كمك آموزشي مي تواند نقش بسيار ارزنده اي در جلوگيري از افت تحصيلي و يادگيري مطالب درسي ايفا كند. تكنولوژي وكاربرد آن امروزه آنچنان گسترش يافته است كه مي توان به جرأت گفت كه جدا كردن آن از آموزش نوين محال مي باشد و استفاده از وسائل در آموزش اين امكان را به معلم مي دهد كه با اطمينان و آسودگي بيشتر به تدريس مفاهيم علمي و عملي بپردازد.

دونالد پي ايل در اين زمينه گفته است كه استفاده از تكنولوژي در امر تدريس به مثابة استفاده از قايق براي رد شدن از دريا بوده و بيان اين نظريه اهميت استفاده از ابزار تكنولوژي را نشان مي دهد.  

فرآيندها نوع اجزاء يا محتوايي را كه بايد براي رسيدن به هدف بكارگرفته شوند . معين مي سازند.

سيستم ها در سطح وسيع تري از محيط خود عمل مي كنند كه اين سطح وسيعتر را سيستم برتر مي گويند. به عبارت ديگر هر سيستم جزئي از سيستم بزرگتري است. سيستم جزء را خرده سيستم و سيستم بزرگتر را سيستم برتر آن سيستم مي گويند. مثلاً در دبستان خرده سيستمي از نظام آموزش ابتدايي است. پس نظام آموزش ابتدايي سيستم برتر دبستان است.

نظام آموزشي ابتدايي در حالي كه سيستم برتر دبستان است ،خود سيستمي از نظام آموزش وپرورش است.  

براي روشن شدن رابطة بين هدف ، فرآيندها و اجزاء يك سيستم  كلاس درس را تحليل مي كنيم. هر كلاس درس يك خرده سيستم است. اجزاء در حال تعاملش يعني دانش آموزان ، معلم ،تخته سياه ،كتابها، نقشه ها ، و ساير موارد ديداري ـ شنيداري همه براي رسيدن به هدف كلاس كه يادگيري است خدمت مي كنند.بسياري از سيستمهاي كلاسي از اجزائي خارج از كلاس براي رسيدن به هدف بهره مي گيرند.

مثلاً بسياري از آنها از افراد متخصص كمك مي گيرند كه در كلاس حضور يابند و در رابطه با درس به معلم كمك كنند، يا بچه‌ها را به گردش علمي مي‌برند. درحقيقت هرعاملي كه در پيشبرد هدفهاي يادگيري كاربرد دارد .يك عنصر بالقوه سيستم كلاس به حساب  مي آيد. فرايند كلية فعاليتها و عملكردهايي را كه اجزاء يك سيستم براي پيشبرد هدف به آن اشتغال مي ورزند در برگيرند.بعضي از فرآيندهايي كه در سيستم كلاس جريان دارند  روشها وفنون تدريس هستند كه مي توانند خواندن، بحث كردن و ‌فليم ديدن، حل مسأله، پژوهش و … را در بر مي گيرند. در كلاس درس اجزاء و فرآيندها بسيار هستند وهمه با هم در ارتباط ودر حال تعامل يا كنش متقابل هستند.

بدون كوشش براي سازماندهي و توجه به اين اجزاء و فرآيندها سيستم با حداكثر كفايت خود كار نخواهد كرد. براي اين كه يك سيستم با حداكثر كفايت خود كار كند بايد كلية اجزاء موردنياز خود يا اجزاء جايگزين را در اختيار داشته باشد و به جنبه ها يا ابعاد  مختلف اين اجزاء توجه كند. بايد دانست كه يكي از اساسي ترين عوامل رشد آموزش و پرورش يك كشور انتقال مفاهيم به طور كلي مي باشد. تكنولوژي فن انتقال بوده كه متعلم را آماده عرصة علمي و صنعتي و … مي كند.

ضرورت و اهميت تحقيق:

پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: « الكتب ساتين العلماء ( كتابها باغها و بوستانهاي دانشمندان هستند.) » اين حديث اهميت كتاب را به عنوان رسانة آموزشي آشكار مي‌سازد و مي توان اهميت كتاب را به اهميت رسانه هاي آموزشي تعميم داد و اين نتيجه‌گيري را كرد كه رسانه ها و ابزار آموزشي باعث شكوفايي و پرورش اذهان و در نتيجه پيشرفت و ترقي دانش آموزان در امر تحصيل مي شوند و همين رسانه ها و تكنولوژي آموزشي ما را متقاعد مي سازد كه به بررسي تأثير آن در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان توجه كنيم.و ما نيز برآن شديم تا با ياري خدا بتوانيم به گونه اي هر چند ناچيز اين حقيقت علمي را براي معلمان ومربيان تعليم و تربيت روشن كنيم كه به راستي تنها سخنراني ومتكلم وحده بودن در كلاس كافي نيست و بايد براي تربيت نسل جوان و آينده سازان جامعه از شيوه هاي نو و رسانه هاي مختلف آموزشي بهره گرفت.

مقدم برتغيير روشها و برنامه ها و تجديد نظر در برنامه ها ، بايدتغيير در عقايد و نگرشها و دادن ديدي نو به مسؤلان و ايجاد تصورات ذهني جديد، در رده هاي مختلف مد نظر قرار گيرد. ناگزير بايد در آموزش روشهاي جديد را به كار بست و از تازه ترين امكانات تكنولوژيك بهره گرفت. اما سؤال اين است كه : درحال حاضر دلايل به كار نگرفتن تكنولوژي آموزشي يا به عبارت ديگر موانع كاربرد تكنولوژي آموزشي در آموزش كدام است؟

اينك به اجمال به چند دليل يا مانع مهم و بارز مي پردازيم :

  • به كار نگرفتن تكنولوژي آموزشي در مدارس ، نبودن متخصص كافي و معلم تكنولوژيست است.
  • نبودن انگيزه هاي كافي در بهره گيري از تكنولوژي آموزشي كه به نوعي با انگيزه هاي شغل و دلايل ديگر ارتباط دارد.
  • اعمال شيوه هاي مديريت غير علمي و نا آگاهي مديران از مفهوم و فلسفه تكنولوژي آموزشي و نقش آن در پيشبرد اهداف آموزشي.
  • نبودن نظام ارزشيابي صحيح از كار معلمان .
  • كمبود امكانات مالي و اقتصادي به منظور ايجاد و تجهيز فضاهاي آموزشي مناسب.
  • فراهم نبودن موقعيت و زمينة‌ مساعد براي به كارگيري تكنولوژي آموزشي.
  • آگاه نبودن مربيان و معلمان و ديگر دست اندر كاران از نقش و تأثير و ورش بكارگيري تكنولوژي آموزشي.
  • رفتن معلمان به دنبال شغل دوم به منظور تأمين هزينة زندگي.

تكنولوژي آموزشي:

تكنولوژي آموزشي چيست؟‌ يك هدف ، يك وسيله ،‌يك شيء يا يك تكنيك ؟

بسياري از متخصصان تعليم و تربيت ،‌تكنولوژي آموزشي را در برابر استفاده از آخرين وسايل و ابزار يا سخت افزار مي نگرند كه تكنولوژي هاي ديگر بر پيكر آموزش و پرورش وارد كرده اند. بر اساس اين نگرش هرگاه مطلبي دربارة تكنولوژي آموزشي مطرح مي شود. بالافاصله كاربرد عظيم و پر زرق و برق سخت افزارهايي كه شناخته شده نيستند مانند تلويزيونهاي مدار بسته و كامپيوترها و وسائل پيچيده در ذهن تداعي مي شود.

حال آن كه با تكيه بر يك تعريف اصولي از موضوع ،‌تكنولوژي آموزشي چيزي برتر و بالاتر از وسيله اي است كه بكار مي رود. بنابراين تكنولوژي آموزشي عبارت است از «طرح برنامة‌ آموزشي اجرا و طرح ارزشيابي از مراحل مختلف يادگيري و آموزشي با توجه به هدفي خاص و بر مبناي روش منطقي و منظم.» اين روش منظم و منطقي براساس تحقيق ومطالعه روي راههاي يادگيري بر مبناي روش ارتباط منابع انساني و غير انساني كه بتواند آموزش مؤثرتر و صحيح تري ارائه دهد بيان شده است.

تعريف اول: تكنولوژي عبارت است از تنظيم كاربرد و ارزشيابي  تكنيك ها و ابزارهاي آموزشي به منظور بهبود افزايش كيفيت يادگيري انسان.

تعريف دوم: تكنولوژي آموزشي عبارت است از كاربرد يافته هاي علمي دربارة يادگيري و شرايط يادگيري كه از تكنيك آزمونهاي تجربي استفاده ميكند.

تعريف سوم: تكنولوژي آموزشي عبارت است از روشهاي سيستماتيك طراحي اجرا و ارزشيابي كل فرايند تدريس و يادگيري با توجه به هدفهاي مشخص آموزشي و با استنادبه پژوهشهاي مربوط به يادگيري انسان و علوم ارتباطات و كاربرد منابع انساني و غير انساني به منظور تدارك آموزش مؤثرتر، سريعتر و اساسي تر كه اين تعريف كاملترين تعريفي است كه براي تكنولوژي آموزشي مي توان پذيرفت..

توجه به اين نكته ضروري است كه در تحليل هر سه تعريف بر وظيفة اصلي و واقعي تكنولوژي آموزشي يعني افزايش كيفيت يادگيري تأكيد شده است.

يادآوري مي شود كه درباره «افزايش كيفيت يادگيري»  و همچنين طراحي و توليدمواد آموزشي لازم است معلمان ارجمند با مباني و اصول يادگيري و نحوة برقراري ارتباط انسان با پيرامون خود آشنا شوند تا بتوانند آگاهانه از روي تدبير و به طور منطقي برنامه هاي آموزشي خو را طراحي كنند.

پيشرفت تحصيلي:

معلومات يا مهارتهاي اكتسابي عمومي يا خصوصي در موضوعات درسي است كه معمولاً به وسيلة آزمايشات يا نشانه ها و يا هر دو كه معلمان براي دانش آموزان وضع مي كنند، اندازه گيري مي شوند.

فعاليت دانش آموزان در موضوعات مدرسه مانند خواندن ، حساب كردن و غيره.

يادگيري: تغييري است كه براي تجربه و آزمايش در رفتار موجود زنده پديد مي آيد كه با مهارتهاي آموخته شده در مسائل علمي و تربيت بدني و … همراه است.

متغيرهاي وابسته و مستقل :

متغير وابسته: پيشرفت تحصيلي دانش آموزان متغير وابسته است چرا كه متغير آن بستگي به تكنولوژي آموزشي دارد وبه كارگيري تكنولوژي باعث افزايش آن و به كار نبستن تكنولوژي باعث افت آن مي شود.

متغير مستقل: تكنولوژي آموزشي متغير مستقل ماست كه باعث تغيير پيشرفت تحصيلي مي گردد.

تكنولوژيست و مشاورين روشهاي تدريس :

عبارت است از متخصصين مربوط به رسانه ها و طراحي‌هاي آموزشي يه در مدارس براي مؤثر ساختن يادگيري با معلمان همكاري مي نمايند.

تاريخچه و مفهوم تكنولوژي آموزشي :

تكنولوژي آموزشي به معناي اعم چيز تازه اي نيست ، قدمت آن را مي توان هم زمان با قدمت تعليم و تربيت دانست اما تكنولوژي آموزشي به معناي خاص خود كمتراز يك قرن است كه مورد توجه متخصصان تعليم وتربيت قرارگرفته است . در طول اين مدت برداشت از مفهوم تكنولوژي همواره متفاوت بوده است.

گروهي تكنولوژي آموزشي را كار با ابزارهايي مانند انواع پروژكتورها وفيلم مي دانند ودسته اي ديگر تصورشان ازاين رشته كاربرد مواد آموزشي است ومي گويند كاربرد هر ماده اي درآموزش اعم از گچ يا ابزار بسيار ساده معلم ساخته تا پيچيده همه استفاده ازتكنولوژي درآموزش است .  بعضي ديگر كاربرد روشها و فنون مختلف تدريس و طراحي درس را تكنولوژي آموزشي مي دانند. گروهي نيز تكنولوژي آموزشي را بسان معجزه اي مي دانند كه قادر است مشكلات آموزشي ناشي از فضاي كم، تعداد زياد دانش آموزان ، عدم كارايي معلمان را حل كند.

گروهي نيز تكنولوژي آموزشي را به عنوان جزئي از فلسفه حاكم بر برنامه ريزي يك كشور مي دانند.

مسائل و مشكلات تكنولوژي آموزشي در جهان سوم:

آن چه وارد كشورهاي جهان سوم محصولات صنعتي و پر زرق وبرق مؤسسات آموزشي غربي بوده به همين دليل جز در چند كشور مثل الجزاير و هندوستان اثر بخشي چنداني همچون كشورهاي غربي از خود نشان نداده است. اين عدم موفقيت معلول بيشماري است كه اهم آنها عبارتند از :

1ـ عدم وجود تحقيقت علمي در زمينة ثمر بخشي و اثرات تكنولوژي آموزشي در تعليم و در نتيجه عدم اعتقاد و توجه به مسئولان آموزش وپرورش در كاربرد آنها.

در كشورهاي جهان سوم بايد جداً از هرگونه تجربه و پيشداوري خاص ممالك صنعتي پيشرفته صورت گيرد والا در مقام وسايل و مواد وصلة ناجوري بر پيكر آموزش خواهد بود و اثر خود را بر جاي نخواهد گذاشت.

2ـ عدم توجه به ويژگي ها و نياز جامعه و گرايش كوركورانه به ابزار وسايل آموزشي امكانات و نوآوري هاي تكنولوژيك را تنها در صورتي بايد در يك نظام آموزشي به كار گرفت كه جوابگوي احتياجات راستين آن جامعه باشد.

بكار بردن ره آوردهاي تكنولوژي نبايد به خاطر اسم و رسم آنها مورد توجه قرار گيرد و بايد ديد چگونه در چه شرايطي به چه ميزاني و با چه هزينه اي مي توان از امكانات و ابداعات نوين استفاده كرد.

بايد ديد مسائل اساسي كدامند و به چه وسايلي و روشهايي حل مي شوند . مسائل آموزشي بايد با اين روشها حل شوند نه وسيله بي مصرف و تجملي باشد.

3- عدم توجه به امكانات و مسائل آموزشي بومي و محلي.

به دليل اينكه امكانات محلي كشورهاي درحال توسعه داراي نتايج فوري‌تر و قاطع‌تر هستند.

4- عدم اعتقاد ومهارت معلمان به فرآيند و كاربرد تكنولوژي .

در كاربرد تكنولوژي آموزشي اكثر معلمان از خود مقاومتهايي را نشان مي دهند

الف ـ عدم آشنايي معلمان به مفاهيم درست تكنولوژي آموزشي و كاربرد وسايل و ابزارهاي آموزشي سهولت و سادگي كاربرد روشهاي سنتي و قديمي.

ب ـ ابهام در اهداف آموزشي ، سوء تفاهم و يا سوء تعبير دربارة روشهاي اصلاحي ، دلبستگي ها و عادات يا روشهاي قديمي و سنتي.

ج ـ هراس در برابر وسايل و ابزار جديد . معلمان اغلب نگران هستند كه مبادا تكنولوژي آموزشي به جاي كمك و گسترش حرفة معلمي جانشين آنها شود.

معلم از رقابت يك حريف غير انساني و شكست ناپذير كه محتوي غني تري نيز دارد ، وحشت دارد. آنان با حضور تكنولوژي آموزشي قدرت و نفوذ خود را در كلاس درس و نيز استقلال عمل و خصوصيات حرفه اي خود را در معرض خطر مي بينند.

د ـ نبودن انگيزة كافي در بهره گيري از تكنولوژي آموزشي كه به نوعي با انگيزه‌هاي شغلي ارتباط دارد.

ه ـ نبودن روال كار منظم و سيستماتيك كه خود سبب مي شود بعضي از ابزارها و وسايل  كه براي رسيدن به هدف اصلي بايد مورد استفاده قرار گيرند خود هدف واقع مي شوند.

و ـ مسائل اقتصادي معلمين : رفتن معلمان به دنبال شغل دوم براي تأمين معاش زندگي هم يكي از علل عمده عدم كاربرد تكنولوژي آموزشي است.

ز ـ اعمال شيوه هاي نادرست غير علمي و ناآگاهانه مديريت نسبت به مفهوم و نقشي كه تكنولوژي آموزشي در پيشبرد اهداف آموزشي دارد محافظه كاري عده اي در قبال هر گونه تحول و تغيير روشها وبهره گيري از تكنولوژي آموزشي در امر يادگيري و ياد دهي.

ح ـ نبودن نظام ارزشيابي صحيح از كار معلمان به طوري كه تفاوتي بين آنها از نظر كاري وجود ندارد.

زـ كمبود امكانات مالي و اقتصادي به منظور ايجاد و تجهيز فضاي آموزشي مناسب.

ط ـ ساختار نامناسب نظام تعليم و تربيت فعلي كه از يك نظام محوري برخوردار است.

در عمل از بكارگيري تكنولوژي آموزشي به معناي جديد آن بي نياز وجد است.

ك ـ نبودن  الزام هاي قانوني و عدم شرايط محيطي وموقعيتي مساعد براي يادگيري به كمك تكنولوژي آموزشي.

ل ـ آگاه نبودن معلمان و مربيان به تأثير آن در فرآيند يادگيري و تدريس.

م ـ جايگزيني غلط تخصص ها كه سبب هدر رفتن سرمايه هاي ملي مي شود و ميزان بهره دهي افراد را در جامعه به حداقل كاهش مي دهد.

ن ـ افزايش جمعيت مدرسه رو نبود برنامه ريزي لازم و توسعه و تجهيزات مدارس مطابق افزايش جمعيت.

تعريف تكنولوژي آموزشي:

از تكنولوژي آموزشي تعاريف گوناگوني به عمل آمده در سالهاي اوائل دهه 1950 كه سالهاي شروع گسترش تكنولوژي آموزشي مي باشد تكنولوژي آموزشي را آن رشته از فعاليتهاي سيستميك مي دانستند كه ماشين مواد و تكنيك را براي رسيدگي به اهداف آموزش و پرورش به يكديگر نزديك كند

تعريفي از تكنولوژي آموزشي كه اكنون تقريباً مورد پذيرش همه است تعريف جيمز براون از تكنولوژي آموزشي است.2

« ارگارديل » مقولة تكنولوژي آموزشي را چنين شرح مي دهد:

تكنولوژي آموزشي بهره گيري صرف از فيلم ،‌نوار، عكس، كامپيوتر، ابزارهاي شبيه سازي نيست بلكه منظور استفاده از هر وسيله ممكن جهت مساعدت به يادگيرنده است تا بتواند استعدادهاي بالقوه خود را بشناسد.

دكتر داريوش نوروزي : « انسان به عنوان يك گيرندة سيستمي كه مي تواند رخدادهاي پيرامونش را از طريق حواس مختلف دريافت دارد معرفي مي شود.» او چگونگي شكل گيري يادگيري را در اين روند روشن مي سازد و براي تشريح چنين روند علمي چند را كه نقش اساسي در يادگيري به عهده دارند به كار مي گيرد.

يادگيري  شناخت ادراك حس توجه وي تكنولوژي آموزشي را رويكرد سيستمي اي مي داند كه جريان ياد دهي ـ يادگيري را كنترل مي كند وي با توجه به شكل گيري جوامع كه در قرن 19 اختراع چاپ به اوج خود مي رسيد و اكنون ماهواره هاي آموزشي نقش انتقال اطلاعات را به عهده دارند.

رشد گسترش سريع اجتماعي ، اقتصادي، فرهنگي تأكيد ورزيده و راه رسيدن به گسترش سريع را انقلاب در آموزش و به كارگيري تكنولوژي آموزشي مي داند.

از مجموعه تعاريف فوق چنين بر مي آيد كه تكنولوژي آموزشي روشي است براي ارتقاء كيفيت فرآيند ياد دهي ـ يادگيري كه از يافته هاي علوم ديگر چون روانشناسي و مديريت و روابط انساني استفاده مي نمايد. اين علم به فعاليت آموزش با نگرش سيستمي برخورد مي نمايد و تمامي جريان آموزشي را در بر مي گيرد.

خصايص تكنولوژي آموزشي عبارتند از:

1 ـ تعيين و تبيين اهدافي كه معلم بايد به آنها برسد.

2 ـ كاربرد اصول و فراگيري، تجزيه و تحليل و ساختن مواد درسي كه بايد آموزش داده شود.

3 ـ به كاربردن روشهاي مناسب براي ارزشيابي ميزان اثر بخشي دروس و مصالح كار از خلال در حد موفقيت دانش آموزان.

سيستم يادگيري و تدريس:

نظام آموزشي:

نظام آموزشي عبارت است از مجموعه اي از عوامل نظير برنامة درسي ، مدرسه، معلم، فراگير، تجهيزات، مواد آموزشي و … است كه در امر انتقال دانش مشاركت مي كنند. اين عوامل بر اساس فلسفه مسلط اجتماعي،‌سياست آموزش رسمي و استراتژي روشن آموزشي و هدفهاي خاص اجتماعي در كنار يكديگر قرار مي گيرند.

سيستم آموزشي:

باناتي واژة معادل سيستم را چنين بيان مي كند. مجموعه اي از اشياء كه به وسيلة نوعي تعامل يا وابستگي متقابل و منظم وحدت يافته اند، يك كل ارگانيك يا سازمان يافته چون منظومة شمسي يا يك سيستم تلگراف جديد. از اين تعرريف چنين برمي‌آيد كه سيستم يا به صورت طبيعي موجود است مانند منظومة شمسي يا انسان آنها را ساخته است مانند : «سيستم تلگراف»

در بعضي از سيستم ها هم از سيستم طبيعي استفاده شده است و هم از سيستم انسان ساخته مانند مراكز توليد برق به وسيله آب ، سيستم هاي انسان ساخته معمولاً براي رسيدن به هدف معيني به وجود مي آيند، پس مي توان آنها را « مجموعه سازمان يافته اي از اجزاء متعامل و مرتبط كه عمداً به وجود آمده تا به شكل وحدت يافته اي هدفهاي معيني را متحقق سازد.» دانست.مطابق اين تعريف در هر سيستم اجزايي وجود دارند كه به هم مربوطند وبه طور دائم با يكديگر در حال كنش متقابل يا متعادل هستند. اين اجزاء محتواي سيستم هستند. اجزاء  كارهايي را انجام مي دهند كه به هر كدام از آن كارها يا فعاليتها فرآيند گفته مي شود. انجام اين كارها يا فرآيندها براي رسيدن به يك هدف معين است. اين هدف به وسيله انسان و از قبل تعيين شده است.

در هر سيستم ، هدف فرآيندهاي لازم يا كارهايي را كه بايد انجام شوند تعيين مي كند و فرآيندها نوع اجزاء يا محتوايي را كه بايد براي رسيدن به هدف به كار گرفته شوند معين مي سازند. سيستم ها در سطح وسيع تري از محيط خود عمل مي كنند كه اين سطح وسيع تر  را سيستم برتر گويند. به عبارت ديگر هر سيستم جزئي از سيستم بزرگتري است. سيستم جزء را خرده سيستم و سيستم بزرگتر راسيستم برتر آن سيستم گويند. مثلاً دبستان خرده سيستمي از نظام آموزش ابتدايي است پس نظام آموزش ابتدايي سيستم برتر دبستان است. نظام آموزشي ابتدايي در حالي كه سيستم برتر دبستان است، خود خرده سيستمي از نظام آموزش و پرورش است.

براي روشن شدن رابطة بين هدف ، فرآيندها و اجزاء يك سيستم كلاس درس را تحليل مي كنيم . هر كلاس درس يك خرده سيستم است. اجزاء در حال تعاملش يعني دانش آموزان ، معلم ، تخته سياه، كتابها، نقشه ها و ساير مواد ديداري ـ شنيداري همه براي رسيدن به هدف كلاس كه يادگيري است خدمت مي كنند. بسياري از سيستم هاي كلاسي از اجزايي خارج از كلاس براي رسيدن به هدف بهره مي گيرند.

مثلاً بسياري از آنها از افراد متخصص كمك مي‌گيرند كه در كلاس حضور يابند و در رابطه با درس به معلم كمك كنند ، يا بچه ها را به گردش علمي مي برند. در حقيقت هر عاملي كه در پيشبرد هدفهاي يادگيري كاربرد دارد يك عنصر بالقوه سيستم كلاس به حساب مي آيد.

فرآيند كليه فعاليتها و عملكردهايي را كه اجزاء يك سيستم براي پيشبرد هدف به آن اشتغال مي ورزند در بر مي گيرند. بعضي از فرآيندهايي كه در سيستم كلاس جريان دارند روشها و فنون تدريس هستند كه مي توانند خواندن ، بحث كردن، فيلم ديدن، حل مسأله پژوهش و … را در بر گيرند.در كلاس درس اجزاء و فرآيندها بسيارند و همه با هم در ارتباط و در حال تعامل يا كنش متقابل هستند.بدون كوشش براي سازمان دهي و توجه به اين اجزاء و فرآيندها سيستم با حداكثر كفايت خود كار نخواهد كرد. براي اين كه يك سيستم با حداكثر كفايت خود كار كند. بايد كلية اجزاء مورد نياز خود يا اجزاء جايگزين را در اختيار داشته باشد و به جنبه ها يا ابعاد مختلف اين اجزاء توجه كند.

سيستم كلاس هم عملكردش مانند ساير سيستم هاست، يعني بايد كلية اجزاء مورد نياز خود يا اجزاء جايگزين را در اختيار داشته باشدو به جنبه ها يا ابعاد مختلف اين اجزاء توجه كند. سيستم كلاس هم عملكردش مانند ساير سيستم هاست، يعني بايد كلية اجزاء مورد نياز خود را در اختيار داشته باشد و به ابعاد مختلف اين اجزاء توجه كند . معلم جزئي از سيستم كلاس درس است. اگر به نيازها ، عواطف، سطح دانش و توانائي هاي او توجه نشود سيستم كلاس قادر نخواهد بود با حداكثر كفايت كار كند. در ضمن هر سيستم را مي توان به وسيلة

الف ـ منبع انرژي يا درون داد.

ب ـ برون داد، تشخيص داد.

در سيستم آموزش و پرورش ايران، درون داد، كلية دانش آموزان هستند.

بخش هايي كه اين درون داد يا انرژي را تغيير مي دهند معلمان ، روشها ، ابزار ، فضاها و كلية امكانات به كار گرفته شده هستند. برون داد آموزش و پرورش فارغ التحصيلان مي باشند. اگر فارغ التحصيلان ، اطلاعات، مهارتها و نگرشهاي لازم براي سيستم برتر يا جامعه را كسب نكرده باشند اشكال در سيستم آموزشي است . در اينجاست كه مي گويند سيستم برتر بايد كفايت بازده خود را تضمين كند و گرنه بايد دگرگون شود. اگر فارغ التحصيلان نظام آموزشي يك كشور نتوانند نيازهاي جامعه را برآورده سازند اشكال در نظام آموزشي است و اين نظام گاه با تغييرات درون سازمان مي تواند بهبود يابد و گاه به طور كلي بايد دگرگون شود تا آنجا كه بتواند تضمين كند كه بازده يا برون داد آن مطلوب است.

كه هميشه به كلاس درس به عنوان يك سيستم بنگريم ، كلية‌ اجزاء آن را در نظر خواهيم گرفت كه هميشه كلاس درس براي رسيدن به هدف معين بايد كار كند ، داشتن نگرش سيستميك به امر آموزش سبب خواهد شد كه كل آموزش و يادگيري با هم در نظر گرفته شوند. و كلية اجزائ سيستم يعني دانش آموز ، معلم ، محتواي برنامه ها ، ابزارها و روشهاي ارزشيابي با هم و براي رسيدن به هدف معين بايد به كار گرفته شوند. عدم حضور يك جزء يا عامل جايگزين آن سبب مي شود كه در فرآيندهاي تعيين شده براي رسيدن به هدف اخلال ايجاد شود.

طراح برنامه يا معلمي كه داراي نگرش سيستميك به كلاس درس است. ابتدا هدفهايش را تعيين مي كند و ابتدا تعيين مي كند كه كجا مي خواهد برسد يا چه تغييري مي خواهد در درون داد به وجود آورد. بعد از تعيين هدفها درون داد سيستم كلاس ، يعني دانش آموز را مورد اندازه گيري قرار مي دهد. يعني تعيين مي كند كه دانش آموز داراي چه ويژگي هايي است. روال كسب اين اطلاعات مختلف است اين روالها مي توانند استفاده از پروندة تحصيلي مصاحبه با والدين ،‌گفتگو با معلمين سابق دانش آموز ويا به كاربردن آزمون باشند. گاه اندازه گيري درون داد سيستم به كار مي رود. پس از كسب اطلاعات به تعيين روال رسيدن به مقصدي مي پردازد. سپس روال تعيين شده يا تدريس را اجرا مي كند. آن گاه برون داد سيستم را مي سنجد، يعني عملكرد نهايي دانش آموز را اندازه گيري كرده ، با اندازه گيري رفتار اولية مورد مقايسه قرار مي دهد نتيجه بخش را تحليل مي كند و اين تحليل را براي بهبود فرآيندها و در نهايت بهبود عملكرد سيستم به كار مي گيرد.

مقاله تربيت بدني و تاثير آن در پيشرفت تحصيلي

مقاله تربيت بدني و تاثير آن در پيشرفت تحصيلي

مقاله تربيت بدني و تاثير آن در پيشرفت تحصيلي

اگر هدف تربيت است تنبيه بدني چرا؟

چكيده تحقيق

در تربيت، تنبيه به ميزاني است كه نوجوان را به خطاي خود آگاه و راه آينده او را روشن كند امري ضروري است. ولي زياده‌روي در معني و توجيه تنبيه به نفع خود و متوسل شدن به كتك آن هم متناسب با ميزان جرم خود دانش‌آموز غلط است.

در فصل مربوط به تنبيه و علل بكارگيري آن بطور گذرا اشاره شده است كه تنبيه همه گاه به صورت زدن نيست؛ و تازه اگر كتك زدن هم ضروري باشد بايد در مرحله نهايي تدابيري انديشيده شود براي ايجاد اتاقهاي مشاوره و يا ارجاع افراد به هسته‌هاي مشاوره متمركز در ادارات و يا مراكز توانبخشي و روانكاوي.

و در مورد تنبيهاتي كه به طريق ملامت و سرزنش صورت مي‌گيرد آن هم در حضور جمع - فرق نمي‌كند در كلاس باشد و يا در جمع دبيران اتاق مدير و يا در جمع در و همسايه ونزديكان- نوعي افراط در تنبيه است كه موجب پيدايش عقده از دبيران واولياي مدرسه و اجتماع و دلسردي از تحصيل و زندگي را موجب مي‌شود.نوجوان بدين گونه يا از مدرسه مي‌گريزد يا در برابر مربي و مربيان مربوطه مي‌ايستد و آنچه نبايد بشود پيش خواهد آمد.

در طبقات پايين و فقير جامعه رفتارها و نگرشهاي نامطلوب خانواده‌ها مسائل كودكان و نوجوانان را دو چندان مي‌كند. بويژه اگر تنبيه بدني و ارضا نشدن نيازها و خواسته‌هاي فوري آنان همراه باشد. در اين گونه خانواده‌ها چون كسب علم و معرفت هدفهاي دراز مدتي را دنبال مي‌كند، مورد توجه قرار نمي‌گيرد.

اغلب نوجوانان شهري بر اثر سوء رفتار خانواده‌ها و ناكاميهاي درسي غالباً از مدرسه گريزان مي‌شوند و به دسته‌هاي واخورده و ناباب جامعه، حتي جنايتكاران و قاچاقچيان مي‌پيوندند و مسائل غم‌انگيزي را بوجود مي‌آورند. و از آنجايي كه خانواده يكي از اساسي‌ترين اركان ثبات رواني شاگردان به شمار مي‌آيد، در واقع بايد گفت كه ميان ناراحتيهاي خانوادگي و عقب‌ماندگي درسي و خداي ناكرده گريزان بودن از خانه خود ارتباط بسيار نزديكي وجود دارد.

اوضاعي مانند مطلاق، ميخوارگي و اختلافهاي شديد خانوادگي ممكن است آنچنان موجب ناراحتي بچه‌ها شوند كه نتوانند در امر تحصيل تمركز حواس پيدا كنند. نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه و آينده زندگي در نگرش دانش‌آموز نسبت به درس و تحصيل تاثير بسزايي دارد. پدران و مادراني كه درس را كاري بيهوده و اتلاف وقت تلقي مي‌كنند ممكن است در فرزندانشان نيز همين قسم داوري پديد آيد و در نتيجه براي آموختن و پيشرفتهاي درسي هيچ گونه كوشش بكار نبرند.

از نظر مسايل عاطفي نيز طفل در خانه بايد احساس كند كه والدين با هم خوبند و سر ناسازگاري ندارند. به تجربه ثابت شده است كه اگر كودك دعوا و اختلاف والدين را ببيند، بيش از هر چيز و هر وقت امنيت خود را در خطر احساس مي‌كند. او نياز به مركزي  دارد كه در آن اضطراب و پرخاش نيست؛ تهاجم و برخورد وجود ندارد. بدين سان ضروري است كه بين دو همسر درحالت، برخورد، ناسازگاري و دعوا نباشد و اگر هم هست لااقل از ديد كودك مخفي باشد.در باب معلمان و مربيان نيز، همانگونه كه انگيزش و روشهاي آموزشي متناسب باعث پيشرفتهاي تحصيلي شاگردان مي‌شود، معلمان آزموده و ورزيده يا بي‌اطلاع و كم تجربه نيز تاثيري انكارناپذير در موفقيت يا عدم موفقيت برنامه‌هاي درسي خواهند داشت.

رفتار سنجيده و شايسته معلم است كه شاگردان را به درس علاقمند و كوشا مي‌سازد و از طرف ديگر بر اثر بي‌توجهي و سهل‌انگاري اوست كه بازده كار شاگردان تنزل مي‌كند و گاهي موجب ناكامي و فرار آنان از مدرسه مي‌شود.

«اصولاً معلمي كه با خود راحت نباشد قاعدتاً با كودك نيز راحت نخواهد بود. كشمكشهاي دروني حاصل از مشكلات اقتصادي، شغلي و خانوادگي معلمان به نحوي مي‌تواند روي دانش‌آموز جابجا شود و كودك معصوم قرباني تمايلات خشونت‌آميز و تكانه‌هاي ناخودآگاه آنان گردد.»در مصاحبت با اولياي دانش‌آموزان نيز هر يك از معلمان عزيز، مديران و معاونان مربيان پرورشي و مشاوران دست‌اندركار مدارس بايد از دري وارد صحبت شوند كه به ضرر شخصيتي و استعدادي دانش‌آموز تمام نشود.

پس گزارش وضعيت رفتاري و درسي دانش‌آموز به ولي او از ويژگي و حساسيت خاصي برخوردار است. نبايد تصور شود كه نقاط ضعف فراگير را به خانواده‌اش گفتن، گره كور مشكلات را حل و باز خواهد كرد. در حال حاضر، گرفتاريهاي خانواده‌ها مجال انديشيدن و يا توجه به مسائل دوروبر را نمي‌دهد، چه برسد به اين كه چند مشكل يادگيري فرزندشان را نيز به آنها اضافه كنيم و تحويلشان دهيم. بعيد نيست كه اكثر اوليا روي توصيه‌ها و سفارشات معلمان و مربيان آموزشگاه حساس مي‌شوند و طبق همان توصيه‌ها برنامه‌ريزي مي‌كنند كه گفتيم برخي از اين حساس بودنها به سرزنشهاي خانواده و مسائل ديگر مي‌انجامد.

لازم و شايسته است طرز بيان وضعيت نوجوانان به والدين تحت پوشش خاصي صورت گيرد و احياناً اگر از رفتار و كردار آنها نيز شاكي باشند، سعي كنند به پدران و مادران راه‌حلهايي را توصيه كنند كه مثلاً اگر زياد درس بخوانند بهتر است؛ اگر فلان رفتار خود را ترك كنند بهتر است و ... ، نه اينكه از اول صحبت شروع به انتقاد كرده و نقاط مثبت نوجوان را نيز فداي قضاوتهاي شتاب زده نموده و هر تصويه كنند كه چرا اينطور است و چرا آنطور نيست؛ تنبل وبي توجه است، با ديگران ناسازگاري دارد؛ همه از دست او شاكي هستند؛ چندين بار از كلاس غايب شده و صدها نقاط منفي ديگر كه اين عمل از يك طرف والدين را نيز از حضور و سرزدن به مدرسه دلسرد كرده و از طرف ديگر همانطور كه اشاره شد برخوردهاي غلط و تند خانواده‌ها را بر روي خرد نوجوان هموار خواهد ساخت.في‌المثل، وقتي معلم و يا مربي و مسئوول آموزشگاهي با والدين در مورد نوجوان صحبت مي‌كنند، خواه ناخواه پا در حريم روياهاي خانواده مي‌گذراند. فرزند، چه بسا از نظر والدينش واپسين اميد آنان براي يك آينده بهتر باشد.

شايد به واسطه او اين رويا را در سر داشته باشند كه به فراواني و وفور برسند؛ افتخاراتي كسب كنند؛ از گمنامي رها شوند و در اجتماع جايي پيدا كنند، آنچه معلم درباره دانش‌آموز مي‌گويد، بر احساسات ژرف والدين و خيالات در دل نهفته‌شان اثر مي‌گذارد. معلم با ملاحظه، از تاثير كلامش آگاه است. او آگاهانه، از اظهار نظرهايي كه ممكن است تصادفاً بر هم زننده روياهاي والدين باشد، پرهيز مي‌كند.

... و اين بهترين روش است اگر همه معلمان با ملاحظه باشند!!

بياييد ارزش كار معلمي را بدانيم. هيچ چيز همپايه كار معلم نيست.

همه دنيا و لذتهايش با لذات يك ساعت معلمي كردن برابري نمي‌كند.

گل، خوبترين، عزيزترين و لطيف‌ترين آفريده خداست و از او خوبتر باغبان است. و معلم باغبان است.

اگر انسان والاترين آفريده خداست، معلم والاترين آفريده را شكوفا مي‌كند؛ راستي چه كسي پرارج‌تر از معلم ...؟

رهنمودها و سفارشات ديني

مسائل ديني و مذهبي و احكام الهي و در راس آنها رهبران ما، همان معصومان و امامان، پيوسته راهگشاي انسانها در مسير زندگي و آينده بوده‌اند.

تعمق در رهنمودهاي معصومين همواره ما را به صراطي هدايت كرده است كه نتيجه آن سعادت اين دنيا و آرامش روح روان ماست در آخرت.

در كنار اين احكام ديني و سفارشات مذهبي، مكاتب مختلف بشري نيز در ديدگاههايي علمي و اجتماعي به نوعي خدمتي شايان به جامعه انسانها انجام مي‌دهند.

يكي از مهمترين اين مسائل كه در دين اسلام و در مكاتب فلسفي و تربيتي بهاي بيشتري به آن داده شده، تعليم و تربيت نوع بشر است. بعضي از مهمترين هدفهاي تربيتي در اسلام از همان آغاز عبارت بوده است از:

1- آشنايي با مباني توحيد، ايمان به خدا و بيزاري از شرك و بت‌پرستي.

2- پرورش افراد مسئوول و متعهد در برابر نظام فكري و اجتماعي موجود .

3- آشنايي با احكام قرآن و اسلام و تعهد به آنها.

4- فرا گرفتن علم و به كار بستن موازين عقلي و تفكر منطقي.

5- تربيت بر اساس تغيير وتحول(كه صراحتاً در قرآن كريم به آن اشاره شده است.)

6- پرورش روح تقوا، عدالت و عمل صالح.

البته دين مبين اسلام در كنار اين اهداف تربيتي و صدها مسائل ديگر خبر از پاداش و كيفر را نيز مي‌دهد كه ما از آن دو به عنوان دو اصل تشويق و تنبيه نام مي‌بريم.

اصل تشويق و تنبيه به عنوان امري مسلم در تربيت اسلامي شناخته و پذيرفته شده است. همچنين در تربيت اسلامي، افراد در شرايط نامساوي با نتايج متفاوت مواجه هستند. حضرت علي (ع) در سفارش خود به فرمانرواي مصر (مالك اشتر) چنين مي‌فرمايد:

«مبادا نيكوكار و بدكار پيش تو يكسان باشند؛ زيرا چنين روشي نيكوكار را از كار نيك دور ساخته و بدكردار را به كار بد سوق مي‌دهد.»

همه مربيان از قديم و جديد  در ديدگاههاي متفاوت برخي از جنبه‌ها را كه مرتبط با امر تربيت است، برشمرده و اجراي آن را از معلم انتظار داشته‌اند. شهيد ثاني مي‌گويد: «بايد شاگرد با چشم پدر حقيقي به معلم خود بنگرد».

و در جاي ديگر با از حول ايشان به استناد منيه المريد شهيد ثاني:

«و لاسكّ انّ المتعلّم افضل الاخوان بل الاولاد ... فانّ العلم قرب روحانّي و هو اجلّ من الجسماني.

بدون ترديد، شاگرد برترين دوست بلكه اولاد و فرزندان انسان است، چون علم و دانش قرب و پيوندي روحاني را به ثمر مي‌رساند و قهراً از پيوند و ارتباط جسداني والاتر است.»

و از نظر غزالي؛ وظيفه نخستين معلم، مهر و محبت به شاگردان است و بايد معلم شاگرد را به منزله فرزند خود تلقي نمايد.

پس كسي كه مي‌خواهد عهده‌دار منصب تعليم گردد، بايد قبلاً مراتب صلاحيت و شايستگي خويش را براي احراز چنين مقامي فراهم آورده و بايد اين شايستگي در تمام مظاهر وجود او پديدار باشد، يعني سيما و چهره و طرز سخن گفتن و گفتارش نمايانگر اهليت و شايستگي او براي احراز مقام تعليم بوده، اساتيد صالح نيز صلاحيت او را تاييد و گواهي كنند.

لذا معلمان نمي‌توانند تنها با توسل به گفتار، شاگردان خود را به رفتار نيك رهنمون گردانند، مگر آن كه با رفتار و عمل، گفتار خود را تاييد كنند. همچنان كه امام صادق (ع) نيز مي‌فرمايد:«كونوا دعاه الناس باعمالكم و لاتكونوا دعاه بالسنتكم»(مردم را با رفتار خود به حق رهبري كنيد، نه بازبان خويش.)

اميرالمومنين عليه السلام مي‌فرمايد: «هر كس خودش را منصب پيشوايي و رهبري مردم قرار داد لازم است قبل از تعليم ديگران نفس خودش را اصلاح كند و بايد تاديب و تربيت او بوسيله رفتارش، قبل از تاديب با زبانش باشد. كسي كه معلم و تاديب كننده نفس خويش باشد شايسته‌تر به احترام است از معلم و تاديب كننده ديگران»

و اين تاديب و تربيت بايد به دور از خشم و تندي باشد. چون با خشونت و سخت دلي نمي‌توان نتيجه مطلوب به دست آورد. چنانكه قرآن كريم مي‌فرمايد:

«و لو كنت فظاً غليظ القلب لا نفضوا من حولك»

(اگر درشتخوي و سخت‌دل مي‌بودي، مردم از پيرامون تو مي‌پراكندند.

در روش پرورش اخلاقي كودك و نوجوان از نظر تعاليم اسلامي، محبت و ترحم و مهر به كودك و نوجوان و مداراي با آنها به عنوان سازنده‌ترين و موثرترين عامل تربيتي معرفي شده است.

رسوال اكرم (ص) قولاً و عملاً در طي احاديثي كه از ايشان نقل شده و در كتب معتبر ما نيز من جمله حتي در كتب درسي مدارس به صورت داستان آمده است به اهميت اين عامل عاطفي اشاره فرموده‌اند؛ آنجا كه مي‌فرمايد: «احبّوا الصّبيان و ارحموهم ...»

ولي در صورتي كه معلم، رفتاري برخلاف فضيلت را در شاگرد مشاهده كند بايد دستور پيامبر اسلام (ص) را به ياد آورد كه فرمود: «نسبت به كسي كه او را تعليم مي‌دهيد و همچنين نسبت به كسي كه از او علم و ادب را مي‌آموزيد، نرم و ملايم و مهربان باشيد.»

با توجه به پندآموزي و تربيت پذيري انسان، امام علي (ع) سفارش مي‌كند كه در تربيت كودك و نفس و تربيت افراد جامعه بايد شتاب نمود و تربيت را بر هر كار ديگري مقدم داشت. زيرا ممكن است آداب و روشهاي زشت و ناروا دلهاي پاك را آلوده سازد و تربيت و سازندگي را ناممكن.

خواجه عبدالله انصاري نيز طي يك بيان فلسفي، شاگرد و همه كيفيات روحي و رفتار او را اثر مستقيم شخصيت معلم مي‌داند و علت آن را چنين ياد مي‌كند:

«و نفس انسان در تقليد از كسي كه او را نسبت به خود، اعلي و اكمل مي‌شمارد حريض و مولع است. همچنان كه فرزند در تقليد از پدر و مادر، و شاگرد در تقليد از معلم حريص و بي اختيار است.»

در قولي ديگر،  افلاطون گفته است:

«اي گروه معلمين، وصايا و سفارشهاي مرا درك كنيد. روش شما با شاگردان روشي مستقيم و معتدل باشد. افراط و تفريط را به كار نداريد و به خدايي كه ادب و آيين و دانش را آفريد، شما را سوگند مي‌دهم كه از حدود خود تجاوز ننماييد؛ عادات خويش را بشناسيد و مقام خود را حفظ كنيد و براي شاگردان همچنان آيينه‌اي روشن باشيد، تا آنها را مانند خود بار آوريد. و آنها را از هر گونه زشتيها و تمايلات نكوهيده و اشتباهات باز داريد، و باعث عادات و خوي‌هاي بد در شاگردان نباشيد تا جرات و جسارت آنها نسبت به شما زياد نشود. و سخني كه آنان را منزجر سازد و به زبان نياورد.

هرگز به خاطر خشم، در صدد تنبيه و تاديب شاگردان بر نياييد و نسبت به آنها به اندازه توانايي‌شان دروس را القا نماييد و دلهاي آنان را با اصرار و تكليفهاي فوق‌الطاقه، سست و بي‌جان نسازيد.»

باري، سيستم تنبيه و مجازات دانش‌آموز، آن هم صرفاً با انگيزه عامل تربيت بودن، سيستمي مردود و غيرقابل توجه است. از آن جهت كه سيستمي عاري از رحم و عاطفه بوده و احياناً خطرناك و مرگ‌زا باشد و اصولاً تنبيه در فرهنگ ما، براي انسان در هر مفهوم كه به كار گرفته شود غير منطقي مي‌باشد. قال علي عليه‌السلام:

«فانّ العاقل يتّغظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الاّ بالضّرب».

(همانان انسانهاي عاقل با اندرز و آداب پند مي‌پذيرند؛ اما چهارپايان با زدن.)

لزوم شناخت تفاوتهاي فردي و جلوگيري از آموزشهاي غلط

يكي از نكات حساس و قابل توجه در هر تربيت كه متاسفانه چندان به آن اهميت داده نمي‌شود، تفاوتهاي فردي در كودك است.

خانواده‌ها و مدارس صرفاً بزرگ كردن و علم آموختن را به عنوان وظيفه اصلي خود مي‌دانند و از مسائل مهمي بي‌خبرند كه چه بسا عدم پي‌بردن به آن مهمات در مسير تربيت مشكلاتي را به بار آورده ولي به علت عدم توجه كامل به آنها و سطحي نگريستن به مسائل كودك مخصوصاً نوجوان، هم خانواده و هم مدرسه از كنار آن بي‌تفاوت مي‌گذرند.

بارها شده است در خانواده‌ها پدر و مادر و بزرگتران در مقايسه دو يا چند تن از فرزندانشان، هميشه با تحقير و سرزنش يكي را بر ديگري برتر دانسته و يا مثلاً زرنگ بودن و كوشا بودن يكي از آنها را به رخ ديگري كشيده‌اند و اين متاسفانه و صد متاسفانه در محيطهاي آموزشي نيز به وفور ديده و ملاحظه شده است كه در ارزيابي تعدادي دانش‌آموز يك مقطع مساوي مثلاً در ماده درسي، انتظار دبير و اولياي مدرسه اين بوده است كه حتماً هر شاگرد در كليه دروس از يك امتياز مساوي برخوردار باشد و يا اين كه از نظر اخلاق و رفتار مثل آنچه كه مورد انتظار معلم سر كلاس است باشد.

در هر حال، چه در محيط خانواده و چه در مدرسه، آنچه بيش از همه عامل به وجود آمدن تصورات واهي مي‌شود، عدم آگاهي به همين مساله تفاوتهاي فردي است. و نداشتن شناخت كافي در اين زمينه، ما را بر آن داشته است كه اقدام به نتيجه‌گيري‌هاي زودگذر كرده و احياناً روي همين نتيجه‌گيريها به آموزش‌هاي غلط نيز دست زده‌ايم.

تفاوتهاي فردي كودكان و نوجوانان در رشد و تكامل، مرتبيان و معلمان را رهبري مي‌كند به اين كه بدانند در هر سني از هر كودك يا نوجوان چه انتظاري بايد داشته باشند و نيز دريابند ويژگيهاي رفتاري مشترك در كودك و نوجوان كدامند؟

شايد يكي از علتهاي پيشداوريها و داوريهاي شتابزده نادرست بيشتر ما ناتواني در مهارت گوش‌دادن و نگاه كردن است. زيرا معلمان ما غالباً چنين مي‌پندارند كه چون انسان اعضاي اين دو مهارت را به طور طبيعي دارد، پس مي‌تواند به صورت طبيعي هم از آنها استفاده كند؛ غافل از اين كه دستگاههاي حسي انسان به ترتيب و تمرين خاص نياز دارند و مربيان بايد روش و شيوه خوب گوش كردن و خوب نگاه كردن را به دانش‌آموزان بياموزند و رشد و گسترش دهند.

مديريت در آموزش و پرورش

مديريت در آموزش و پرورش

مديريت در آموزش و پرورش

فهرست مطالب

مقدمه............................................................................... 4

تـعريف مديـريت .................................................................. 9

وظايف مديــر در امــور دانش آمــوزان....................................... 11

پيشنهادها.......................................................................... 22

وظايف مديـر در امــــور كاركنـــان............................................ 23

وظايف مديــران در امــور اداري و مالـي ..................................... 27

تعريف جو سازماني................................................................. 27

تفاوت جو با فرهنگ سازماني...................................................... 29

عوامل موثر در تعيين جو مدارس.................................................. 33

شاخص هاي جو سالم سازماني.................................................... 34

مشكلات مديريت در مدارس كوچك.............................................. 41

اهم مشكلات در مدارس كوچك................................................... 43

مشكلات اداري و مالي................................................................ 48

اهميت، فوايد و نقش پژوهش در تدريس......................................... 49

مديران بايد بدانند كه................................................................. 54

بهبود بخشيدن به مديريت مدرسه ................................................. 92

مديريت در كلاس...................................................................... 94

ضرورت و اهميت مديريت آموزش.................................................. 95

ده بخش از قلمرو مديريّت آموزشي.................................................. 100

منابع........................................................................................ 108

مقدمه:

بطور كلي آموزش و پرورش به عنوان يكي از عظيم‎ترين و فراگيرترين نهادهاي اجتماعي شناخته شده است كه اكثر مردم به نوعي با آن در ارتباط مي‎باشند. آموزش و پرورش منشاء بالقوة تغييرات مهم و ارزشمند در تمامي ابعاد مختلف زندگي افراد و جامعه مي‎باشد. با توجه به اين گستره و اهميت و با توجه به پيچيدگي حاكم بر فعاليت‎هاي آموزشي، مشخص مي‎شود كه اداره مطلوب سازمانهاي آموزشي كاملاً وابسته به انجام فعاليت‎هايي است كه به صورتي دقيق و منظم در پرتو فعاليت‎هاي علمي و پژوهشي تدارك ديده شده باشند. با توجه به اين حساسيت است كه در نظام تعليم و تربيت، هيچ تصميم و برنامه فراگيري نبايد قبل از تأييد صحت و درستي آن به مرحلة اجرا در آيد. اين تأييد عموماً از طريق استفاده از روشهاي علمي،  قابل دسترسي است.

براي كنترل، نظارت و ارزشيابي، فعاليت‎هاي اين نهاد گسترده و پيچيده و همچنين حصول اطمينان از صحت اجراي برنامه‎هاي آن، شيوه‎ها و تدابير قابل اتكايي وجود دارد كه مهمترين آنها «پژوهش» مي‎باشد. ضرورت و اهميت «پژوهش» در نظام آموزش و پرورش احساس شده و حمايت بيشتري را مي‎طلبد. در اين مقاله، ابتدا برخي از كلمات و اصطلاحات كليدي تعريف شده و سپس به نقش پژوهش در تدريس پرداخته مي‎شود.

- ديوئي (Dewey)[1][1][1] (1933) در كتاب «چگونه ما فكر مي‎كنيم» مي‎گويد : اولين مرحلة تحقيق احساس وجود يك «مشكل» است به اين معني كه پژوهشگر، در كار خويش با «مانع» يا «مشكلي» روبرو گرديده است كه در حل آن ابهام يا ترديد دارد. (4)

- تحقيق علمي يك عمل دستوري است و هدف آن كشف حقيقت درباره موضوعي است كه مورد تحقيق واقع مي‎شود. حقيقت علمي يك آگاهي Information واقعي و عيني از علل و آثار پديده‎ها و ارتباط آنها با همديگر است. چنين حقيقتي يك واقعه Fact يا يك قانون علمي خوانده مي‎شود. تحقيق علمي حركتي است از حالت علم كمتر به حالت علم بيشتر از مجهول به معلوم.

اين حركت شامل مراحل مشخصي است كه به ترتيب خاص و هر يك با روش معين انجام مي‎گيرد.

دانلود سوالات استخدامي رشته تخصصي هنرآموز صنايع سراميك آموزش و پرورش

دانلود سوالات استخدامي رشته تخصصي هنرآموز صنايع سراميك آموزش و پرورش

دانلود سوالات استخدامي رشته تخصصي هنرآموز صنايع سراميك آموزش و پرورش

تمامي موارد ذكر شده در ليست زير در بسته ي مذكور (سوالات تخصصي هنر آموز صنايع سراميك) به صورت يكجا موجود مي باشند.

معرفي محتويات موجود در اين بسته:

۱– اصل دفترچه سوالات اختصاصي رشته هنرآموز صنايع سراميك آموزش و پرورش، برگزار شده در سال ۱۳۸۹ شامل ۵۰ سوال و فاقد پاسخنامه

۲– دفترچه سوالات عمومي آزمون استخدامي وزارت آموزش و پرورش در سالهاي گذشته، به شرح زير:

– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۴ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامي، ادبيات، روشها و فنون تدريس، روانشناسي تربيتي، سنجش و اندازه گيري و زبان خارجي
– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۶ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامي، ادبيات، روشها و فنون تدريس، روانشناسي تربيتي، سنجش و اندازه گيري و زبان خارجي
– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۹۰ شامل ۱۰۰ سوال (+ پاسخنامه)

دانلود سوالات استخدامي رشته كارشناس فناوري (IT) آموزش و پرورش

دانلود سوالات استخدامي رشته كارشناس فناوري (IT) آموزش و پرورش

دانلود سوالات استخدامي رشته كارشناس فناوري (IT) آموزش و پرورش

تمامي موارد ذكر شده در ليست زير در بسته ي مذكور (سوالات تخصصي كارشناس فناوري اطلاعات IT ) به صورت يكجا موجود مي باشند.

*معرفي محتويات موجود در اين بسته:

۱– اصل دفترچه سوالات اختصاصي رشته كارشناس فناوري (IT) آموزش و پرورش، برگزار شده در سال ۱۳۸۹ شامل ۶۰ سوال و فاقد پاسخنامه

۲– دفترچه سوالات عمومي آزمون استخدامي وزارت آموزش و پرورش در سالهاي گذشته، به شرح زير:

– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۴ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامي، ادبيات، روشها و فنون تدريس، روانشناسي تربيتي، سنجش و اندازه گيري و زبان خارجي
– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۶ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامي، ادبيات، روشها و فنون تدريس، روانشناسي تربيتي، سنجش و اندازه گيري و زبان خارجي
– دفترچه سوالات عمومي وزارت آموزش و پرورش در سال ۹۰ شامل ۱۰۰ سوال (+ پاسخنامه)